غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تقويم شيعه : دوازدهم ماه رجب:مرگ معاويه

دوازدهم رجب

1 - مرگ معاويه:

در اين روز در سال 60 ه ق معاوية ابى سفيان لعنة الله عليه در سن 78 سالگى در شام به دركات جهنّم شتافت. روز شادى اهل ايمان و حزن و اندوه اهل كفر و طغيان است. و روزه اين روز به جهت شكر الهى بر هلاكت معاويه مستحب است.

(مسار الشيعه: ص 34. فيض العلام: ص 316)

- نسب معاويه:

كلبى نسّابه و ابن روزبهان كه از ثقات نزد علماى اهل سنّت هستند، نقل كرده‏ اند كه معاويه فرزند چهار نفر بوده: عماره، مسافر، ابوسفيان و مردى كه اسم او را نمی ‏برند.

راغب اصفهانى در محاضرات و ابن ابى الحديد از ربيع الابرار زمخشرى نقل می ‏كنند كه معاويه را به چهار كس نسبت می ‏دادند: مسافر بن ابى عمرو، عمارة بن وليد بن مغيره، عباس و صباح كه مغنى عمارة بن وليد بود. مادر معاويه هند با صباح كه جوان خوش روئى بود و كارگر ابوسفيان بود الفتى تمام داشت ! اما به ظاهر او را معاوية بن ابى سفيان بن حرب می ‏گويند.

(تتمة المنتهى: ص 47، 48، 50، 52. منتخب التواريخ: ص 448 - 449. وقايع الايام: ج رجب، ص 174)

- ابوسفيان مردى زشت و كوتاه قد بود، و يك چشم او در طائف و چشم ديگرش در يرموك كور شده بود.

(اسد الغابة: ج 3، ص 13)

باطنش كورتر از چشمش بود و نهايت عداوت و دشمنى با پيامبر صلّى الله عليه و آله را داشت. ابوسفيان در هر جنگ و فتنه ‏اى كه بر عليه پيامبر صلّى الله عليه و آله به وجود می ‏آمد دخالت داشت و در سال فتح مكه از ترس اسلام آورد و با نفاق زندگى كرد تا در سن 82 سالگى در سال 30 ه ق به درك رفت.

مخفى نماند كه حمامه يكى از جدات معاويه است كه در بازار المجاز صاحب پرچم و مشهور بود ! و از اين جا نسب ابوسفيان هم معلوم می ‏شود. مادر معاويه هند است كه از ذوات الاعلام است و ميل فراوانى به غلامان سياه داشت و از توضيح حال پدر معاويه وضع مادر او هند روشن می ‏شود.

(آخر ماه ذى الحجه روز مرگ هند است كه احوال او در آنجا ذكر شده است)

- محدث قمی رحمة الله می ‏فرمايد: چون پيامبر صلّى الله عليه و آله در فتح مكه ريختن خون معاويه را مباح شمردند، به اصرار و شفاعت عباس، پنج ماه قبل از شهادت پيامبر صلّى الله عليه و آله اسلام آورد.

(تتمة المنتهى: ص 47. احقاق الحق: ص 265. التعجب: ص 106. نهج الحق و كشف الصدق: ص 310)

.........................................

- حكومت معاويه در شام:

يزيد بن ابى سفيان از طرف ابوبكر با لشكر مسلمين به طرف شام رفت، معاويه هم همراه آنها بود يزيد در شام مُرد و ابابكر ولايت شامات را به معاويه واگذار كرد و به اين حال بود تا زمان خلافت امیرالمومنین عليه السلام كه طغيان معاويه عليه آن حضرت شروع شد. پس اساس ظلم هاى معاويه را هم ابوبكر بنا نهاد.

- معاويه در سال 45 ه ق براى پسرش يزيد بيعت گرفت. او اول كسى بود كه دشنام بر امیرالمومنین عليه السلام ‏را ترويج كرد و در آخر خطبه نماز جمعه لعن و جسارت بر امیرالمومنین عليه السلام می ‏كرد. او دستور داد در تمام شهرها اين لعن انجام شود و تا زمان عمر بن عبد العزيز ادامه داشت تا اينكه او لعن بر آن حضرت را منع كرد.

(بحار الانوار: ج 33، ص 214)

......................................

- دشمنى معاويه با امیرالمومنین عليه السلام:

معاويه به صحابه و تابعين دستور داد تا حديث در مذمت امیرالمومنین عليه السلام جعل كنند، و عده زيادى از محبين و ارادتمندان آن حضرت را شهيد كرد مانند جناب مالك اشتر نخعى كه در قلزم مصر به سم شهيد شد.

(مراقد المعارف: ج 2، ص 223)

- امام مجتبى عليه السلام را به دست جعده عيال آن حضرت مسموم و شهيد كرد.

معاويه مردى خوش گذران و پرخور بود، به حدى كه از كثرت خوردن می ‏گفت: «خسته شدم ولى سير نشدم»، و اين به خاطر نفرين حضرت رسول صلّى الله عليه و آله در باره او بود. او در نفاق و عوام فريبى تجربه به سزائى داشت.

- محدث قمی رحمة الله نقل می ‏كند كه دويست خبر از طريق معتمده اهل سنّت در مذمت معاويه نقل شده است.

.....................................

ماجراى مرگ معاويه:

آخر الامر معاويه در مسير مكه به شام بيمار شد، به حدى كه می ‏لرزيد و دهان او بسته نمی ‏شد، تا وارد شام شد و در آنجا جان به مالك دوزخ داد و رهين اعمال خويش گرديد. هنگام مرگ سن او را 75 يا 82 يا 92 سال نقل كرده ‏اند.

- جنايات او زياده از آن است كه در اين مختصر بگنجد ولى در هنگام مرگ به يكى از خواص خود گفت: چند گناه بزرگ كرده ‏ام: حق على بن ابى طالب را غصب كردم، حسن بن على را با فريب دادن جعده به شهادت رساندم، و يزيد را به جانشينى خود انتخاب كردم، و حجر بن عدى و اصحاب او را به قتل رساندم.

(منتخب التواريخ: ص 449. وقايع الايام: ج رجب، ص 173)

- در مرگ معاويه بعضى فقط ماه را ذكر كرده اند (الدرجات ال‏رفيعه: ص 423. تاريخ الخلفاء: ص 198)

- و بعضى 4 رجب (تاريخ بغداد: ج 1، ص 200) و برخى 22 رجب ذكر نموده ‏اند. (زاد المعاد: ص 35. تقويم المحسنين: ص 18. فيض العلام: ص 316) 12 رجب ، 14 رجب، 15 رجب هم نقل شده است كه اين 3 قول به يكديگر نزديك‏ترند.

(زاد المعاد: ص 35. مصباح كفع می : ج 2، ص 598. فيض العلام: ص 316. تتمة المنتهى: ص 47، 48، 5150 ، 52. منتخب التواريخ: ص 448 - 449. وقايع الايام: ج رجب، ص 174)


2 - ورود امیرالمومنین عليه السلام به كوفه:

در اين روز در سال 36 ه ق امیرالمومنین عليه السلام بعد از واقعه جمل وارد كوفه شدند و آن شهر را به عنوان مقر حكومت انتخاب نمودند، و اولين خطبه را در شهر كوفه در اين روز ايراد فرمودند.

(وقايع الايام: ج 1، ص 118 - 178. قلائد النحور: ج رجب، ص 104. بحار الانوار: ج 32، ص 352)

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر