غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تقويم شيعه : ششم ماه ذي الحجه:ازدواج اميرالمؤمنين و حضرت زهراء , مرگ منصور دوانيقى

ششم ذى الحجه

1 - ازدواج امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهم السلام :

در اين روز در سال 2 ه ق، آقا و سرور ما خاتم الانبياء صلّى الله عليه و آله، أميرالمؤمنين عليه السلام را به سيّده نساء عالميان فاطمه زهرا بتول عذراء سلام الله عليها تزويج فرمود.

(تتمة المنتهى: ص 137. بحار الانوار: ج 43، ص 97)

اين ماجرا بعد از رجوع از جنگ بدر 16 روز بعد از وفات رقيه دختر پيامبر صلّى الله عليه و آله در روز سه شنبه 6 ذى الحجه واقع شده است.

(امالى طوسى: ج 1، ص 42. بشارة المصطفى: ص 267)

- امام صادق عليه السلام فرمود: «اگر خداوند متعال امیرالمومنین عليه السلام را خلق نمی كرد، در تمام زمين انسانى كه كفو و شايسته همسرى با حضرت فاطمه سلام الله عليها باشد يافت نمی شد».

(امالى شيخ طوسى: ج 1، ص 29 - 42. الفردوس ابن شيرويه ديل می : ج 3، ص 373. كشف ال‏غمة: ج 1، ص 472، به نقل از پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم: «لولا على لم يكن لفاطمة كفو». بحار الانوار: ج 43، ص 141. مناقب: ج 3، ص 129. بشارة المصطفى صلّى الله عليه و آله و سلّم: ص 267. المحتضر: ص 133 - 136)

.............................

- خواستگارى از فاطمه سلام الله عليها :

هنگامی كه سن مبارك بتول عذراء حضرت صديقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله عليها نه سال كامل شد، از اطراف و اكناف اهل مدينه و عظماى قبائل و رؤساى عشاير و صاحبان ثروت و مكنت به خواستگارى حضرت آمدند. عده‏ اى از منافقين نيز اين جرئت را به خود دادند كه با كمال بى شرمی به خواستگارى آن حضرت بيايند.

هنگام خواستگارىِ بعضى از آنها رسول اكرم صلّى الله عليه و آله بسيار ناراحت شدند، و به عده‏ اى از منافقين كه اعتراض كردند، فرمودند : «من شما را رد نكردم، بلكه خدا شما را رد كرده و امر فاطمه سلام الله عليها از جانب خداوند متعال معين می ‏شود». آنان غافل از اين بودند كه اين گوهر گرانبها را خداوند در سايه عزّت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابناء دنيا از ملوك و رعايا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است، بلكه او را براى وصى پيامبر صلّى الله عليه و آله على بن ابى طالب عليه السلام ذخيره فرموده است.

(مناقب ابن شهر آشوب: ج 1، ص 353 -363. عيون اخبارالرضا عليه السلام: ج 1، ص 225. عوالم العلوم: ج 11، ص 141 -142. الروض الفائق: ص 256. بحار الانوار: ج 43، ص 145. رياحين الشريعة: ج 1، ص 80)

- از امام حسين عليه السلام روايت شده كه فرمود: روزى حضرت رسول صلّى الله عليه و آله در خانه امّ سلمه بود. فرشته‏ اى با هيبت خاصى بر آن حضرت نازل شد كه با لغات گوناگون كه به يكديگر شباهتى نداشت مشغول تسبيح و تقديس خداوند بود. او عرض كرد: من صرصائيل ام. خداوند مرا نزد شما فرستاده كه به شما بگويم: «نور را با نور تزويج كن». حضرت فرمود: «چه كسى را با چه كسى» ؟ گفت: «فاطمه را با على بن ابی طالب». لذا پيامبر صلّى الله عليه و آله‏ فاطمه سلام الله عليها را در حضور جبرئيل و ميكائيل و صرصائيل به عقد على عليه السلام در آورد و اين عقد در زمين بود.

در اين هنگام پيامبر صلّى الله عليه و آله به ميان شانه‏ هاى صرصائيل نگريست و ديد نوشته است: «لا اله الاالله، محمّد رسول الله، على بن ابى طالب مقيم الحجة». فرمود: اى صرصائيل، از كى اين جمله بين شانه‏ هاى تو نوشته شده ؟ گفت: دوازده هزار سال پيش از آنكه خداوند متعال دنيا را بيافريند.

(بحار الانوار: ج 43، ص 123)

.................................

- مراسم عروسى :

هنگامی كه حضرت فاطمه سلام الله عليها را در شب ازدواج به خانه‏ ی على عليه السلام می بردند، پيامبر صلّى الله عليه و آله از جلو ايشان ، جبرئيل در سمت راست و ميكائيل در سمت چپ ايشان، و هفتاد هزار فرشته پشت سر حضرتش حركت می كردند و در آن حال خدا را تسبيح می گفتند و تقديس كردند، و اين تقديس و تسبيح آنها تا طلوع فجر ادامه داشت.

(اقبال الاعمال: ص 584. تاريخ بغداد: ج 5، ص 7 )

جبرئيل زمام ناقه ‏اى كه آن حضرت را می بردند و اسرافيل ركاب و ميكائيل دنبال آن را گرفته بود، و پيامبر صلّى الله عليه و آله جامه‏ هاى فاطمه سلام الله عليها را منظم می كرد، و هفتاد هزار ملك با ديگر فرشتگان تكبير می گفتند، اما به حسب ظاهر سلمان زمام ناقه را گرفته بود و حمزه و عقيل و جعفر از اهل بيت از قفاى حضرت فاطمه سلام الله عليها و بنى هاشم با شمشيرهاى كشيده می آمدند، و همسران پيامبر صلّى الله عليه و آله از پيش روى می آمدند.

پيامبر صلّى الله عليه و آله آنها را به مسجد طلبيد و دست فاطمه سلام الله عليها را در دست على عليه السلام نهاد و فرمود: «بارك الله فى ابنة رسول الله»، و نيز فرمود: «هذه وديعتى»، و بعد از مراسم مخصوص، پيامبر صلّى الله عليه و آله در حق آنها و نسل ايشان دعا كرد. سپس فرمود: «مرحباً ببحرين يلتقيان و نجمين يقترنان».

سپس پيامبر صلّى الله عليه و آله از نزد ايشان بيرون آمد و چهار چوب در را گرفت و فرمود: «طهّركما الله و طهّر نسلكما، انا سلم لمن سالمكما و حرب لمن حاربكما، أستودعكما الله و أستخلفه عليكما».

آنگاه همه به منازل خود رفتند و از زنان جز اسماء كسى نزد فاطمه سلام الله عليها نماند، و اين به خاطر وصيت حضرت خديجه سلام الله عليها بود كه هنگام وفات گريست و از اسماء عهد و پيمان گرفت كه در شب عروسى حضرت فاطمه سلام الله عليها آن حضرت را تنها نگذارد. اسماء هم به عهد خود وفا كرد، و چون ماجرا را براى پيامبر صلّى الله عليه و آله نقل كرد، آن حضرت به ياد خديجه سلام الله عليها كرد و گريست و در حق اسماء دعا فرمود.

(فيض‏العلام: ص 161)

................................

- مهريه حضرت زهرا سلام الله عليها :

در مقدار و نوع مهريه آن حضرت روايات مختلفى وارد شده است:

- يك لباس مشكى بلند و يك پوست گوسفند و مقدارى عطر.

(بحار الانوار: ج 43، ص 113)

- يك لباس نرم و ملايم و يك زره خطى كه ساخت بحرين است.

(كافى: ج 5، ص 377. اصابة: ج 4، ص 377. وسائل‏الشيعة: ج 15، ص 10)

- چهار صد و هشتاد درهم.

(بحار الانوار: ج 43، ص 105. كفاية الطالب: ص 298. تهذيب: ج 7، ص 364. مسند احمد: ج 1، ص 80. مناقب ابن مغازلى: ص 350. كشف الغمة: ج 1، ص 368. الرياض النضرة: ج 2، ص 180)

- چهار صد مثقال نقره.

(بحار الانوار: ج 43، ص 112 - 113)

- پانصد درهم، كه علاّمه مجلسى رحمة الله می فرمايد: اصحّ اقوال همين قول است.

(دلائل الامامة: ص 18. مناقب آل ابى طالب عليه السلام: ج 3، ص 399. مدينة المعاجز: ج 7، ص 351 - 352 . بحار الانوار: ج 43، ص 112، ج 50، ص 76)

- زره حَطَمی كه ارزش آن سى درهم بود

(قرب الاسناد: ص 173. كافى: ج 5، ص 377)

و پوست قوچ يا ميش.

(بحارالانوار: ج 43، ص 112 - 113)

- درع حَطَمی .

(طبقات ابن سعد: ج 8، ص 12. مسند حميدى: ج 1، ص 22. دلائل النبوة: ج 3، ص 160. سنن ابى داود: ج 1ص 490. الفقه الاكبر: ج 3، ص 6)

- يك شتر.

(الثغور الباسمة: ص 30. اعلام النساء: ج 3، ص 1199)

- يك پنجم زمين. پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «در آسمان معين شده كه مهريه زهرا يك پنجم زمين است. پس هر كه در زمين راه برود در حالى كه با او و فرزندانش دشمن باشد، قدم زدن او تا روز قيامت در زمين حرام است». (بحار الانوار: ج 43، ص 113)

امام باقر عليه السلام فرمود: مهر فاطمه سلام الله عليها يك پنجم دنيا و دو سوم بهشت است، و در زمين چهار نهر فرات، نيل، نهروان و بلخ براى حضرت فاطمه سلام الله عليها است. خداوند به پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «اى محمّد، تو فاطمه را به پانصد درهم به ازدواج على در آور تا سنّتى در بين امّت تو باشد».

(بحار الانوار: ج 43، ص 113)

در روايت ديگر: «يك چهارم دنيا و بهشت و جهنّم است، كه دوستان خود را داخل بهشت می كند و دشمنان خود را به جهنّم روانه می نمايد».

(بحار الانوار: ج 43، ص 113)

در روايت ديگر مهريه آن حضرت نصف دنيا ذكر شده است.

(مدينة المعاجز: ج 2، ص 336)

...............................

- وليمه عروسى :

اثاث منزل و وليمه عروسى حضرت زهرا سلام الله عليها چنين بود كه پيامبر صلّى الله عليه و آله به أميرالمؤمنين عليه السلام فرمود : «زره خود را بفروش». آن حضرت زره را فروخت و پول آن را خدمت پيامبر صلّى الله عليه و آله آورد. پيامبر صلّى الله عليه و آله‏ مقدارى را جهت تهيه غذاى عروسى به امّ سلمه دادند. بنابر بعضى روايات نصف از لوازم غذا را پيامبر صلّى الله عليه و آله و نصف ديگر را امیرالمومنین عليه السلام تهيه نمودند.

...............................

- جهازيه حضرت زهرا سلام الله عليها :

مقدارى را هم به بلال و عمار دادند كه از بازار لوازم خانه را خريدارى كنند. يك پيراهن، يك عدد روسرى، قطيفه سياه خيبرى يا عباى سياه، پرده نازك پشمی ، يك عدد حصير از بافته‏ هاى قريه هَجَر، آسياى دستى، يك عدد طشت مسى، مشك براى آب آوردن، كاسه ‏اى سفالين، مشكى مخصوص خنك كردن آب، ابريقى كه طرف بيرونش رنگ شده بود، كوزه‏ ئ سفالين، پوست گوسفند.

(بيت الاحزان: ص 57)

أميرالمؤمنين عليه السلام می فرمايد: در آن شب كه دختر پيامبر صلّى الله عليه و آله به خانه من آمد، بسترمان جز يك پوست گوسفند نبود.

(سنن المصطفى صلّى الله عليه و آله و سلّم: ج 2، ص 538)

در جاى ديگر از آن حضرت نقل شده كه فرمود: من با فاطمه سلام الله عليها در حالى ازدواج كردم كه جز يك پوست گوسفند چيزى نداشتيم كه شب بر روى آن میخوابيديم و روز علوفه شترمان را بر روى آن می ريختيم و خدمتگزارى در خانه نداشتيم.

(صفوة الصفوة «ابن جوزى»: ج 2، ص 3)

در روايتى ديگر می ‏فرمايد: پيامبر صلّى الله عليه و آله به خانه ما آمد در حالى كه ما بر روى خود قطيفه‏ اى انداخته بوديم كه اگر از طول آن را به روى خود میكشيديم، پهلوهايمان خالى میشد و اگر از عرض میانداختيم سر و پاهايمان بدون روپوش میماند.

(ذخائر العقبى: ص 49)

بعضى از اهل سنّت نقل كرده‏ اند: هنگامی كه فاطمه سلام الله عليها به خانه على عليه السلام رفت، در خانه آن حضرت چيزى جز ريگ پهن شده، كوزه سفالين، بالش و ظرفى براى آب نيافت.

(فاطمة الزهراء سلام الله عليها بهجة المصطفى صلّى الله عليه و آله و سلّم: ص 674، از المناقب احمد بن حنيل (خطى)

بنابر نقلى ديگر دو كوزه كوچك، ظرف مخصوص شير كه از چوب می ‏تراشيدند، سبوئى سبز رنگ كه روغن يا آرد در آن می ‏ريختند چهار بالش يا متكا يا پشتى با رويه ‏اى از پوست پر از گياه خشك شده سبز رنگ، از اثاثيه منزل بود.

(بحار الانوار: ج 43، ص 94 )

................................

- عروسى و شركت كنندگان :

در بعضى روايات آمده است كه بعد از خريد 29 يا سى روز، أميرالمؤمنين عليه السلام صبر كرد تا اينكه جعفر و عقيل به آن حضرت گفتند: از پيامبر صلّى الله عليه و آله بخواه كه همسرت را به خانه بياورى. بعضى از همسران پيامبر صلّى الله عليه و آله گفتند: ما از پيامبر صلّى الله عليه و آله خواهش می كنيم كه شما همسرت را بياورى.

پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «ما انتظار داريم خود او بيايد و از ما درخواست كند».

امیرالمومنین عليه السلام ‏می فرمايد: عرض كردم «حيا مانع من می شود». پيامبر صلّى الله عليه و آله اجازه مجلس عروسى و وليمه را فرمودند، و به أميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: «هر كس را دوست دارى دعوت كن». زنان به كار زنها و أميرالمؤمنين عليه السلام و عمار و بلال و چند نفر ديگر به كار مجلس مردها كه در مسجد بود، می ‏رسيدند.

اصحاب با هداياى خود در جشن عروسى آن دو نور الهى شركت كردند، و از وليمه عروسى كه به دست پيامبر صلّى الله عليه و آله فراهم آمده بود، ميل كردند. در آن مجلس 4000 نفر از آن طعام خوردند و پيامبر صلّى الله عليه و آله‏ غذائى براى أميرالمؤمنين و فاطمه عليهماالسلام فرستاد، در حالى كه چيزى از آن غذا كم نشد و همچنان به جاى ماند، با وجود اينكه سه روز از آن تناول می كردند.

شب با مراسمی مخصوص، حسب الامر پيامبر صلّى الله عليه و آله آن دو بزرگوار را به حجره امّ سلمه آوردند. امّ سلمه می گويد: هنگامی كه خورشيد غروب كرد، پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «فاطمه را بياور». من رفتم و دست فاطمه سلام الله عليها را گرفته در حالى كه لباسش بر زمين كشيده می ‏شد و از خجالت و شرم عرق از چهره‏ اش جارى بود، آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش آوردم. هنگامی كه خدمت آن حضرت رسيد، از شدت خجالت پايش لغزيد. پيامبر صلّى الله عليه و آله‏ فرمود: «خداوند تو را از لغزشهاى دنيا و آخرت نگه دارد».

هنگامی كه پيش روى آن حضرت قرار گرفت، چادر را از صورت فاطمه سلام الله عليها كنار زد تا على عليه السلام چهره او را ببيند. سپس دست او را در دست على عليه السلام قرار داد و اين گونه بود كه اين زندگى نورانى آغاز شد.

(بحار الانوار: ج 43، ص 96)

.................................

- ثمره ازدواج نورانى :

ثمره اين ازدواج مبارك و نورانى و الهى پنج فرزند بود. دو امام معصوم عليهماالسلام، آقا و مولايمان حضرت مجتبى عليه السلام و سرور شهيدان حضرت اباعبدالله عليه السلام، دو دختر حضرت عقيله بنى هاشم زينب كبرى و جناب امّ كلثوم عليهماالسلام و كه اين فرزندان در زمان حيات پيامبر صلّى الله عليه و آله در مدت نه سال به دنيا آمدند. آخرين فرزند ايشان حضرت محسن عليه السلام بود كه بعد از شهادت پيامبر صلّى الله عليه و آله مدت چند روز به وسيله ضربه‏ هاى بين در و ديوار و كتك‏ هاى منافقين و ظالمين به شهادت رسيد.

(دلائل الامامة طبرى: ص 45 - 47)

حضرت فاطمه سلام الله عليها نه سال و 75 روز يا 95 روز در منزل أميرالمؤمنين عليه السلام زندگى كرد تا آنكه بعد از شهادت حضرت محسن عليه السلام به شهادت رسيد.

...............................

- ازدواج آسمانى :

بين ازدواج آن حضرات در آسمان و تزويج آنها در زمين چهل روز فاصله بود. در اول يا ششم ذى الحجه

(بحار الانوار: ج 43، ص 97)

در حالى كه طرف ايجاب عقد خداوند متعال و طرف قبول جبرئيل و خطبه خوان راحيل بود. شاهدان حاملان عرش و 70 هزار نفر از فرشتگان بودند. نثار كننده نقل اين عروسى رضوان خزانه دار بهشت، و آنچه نثار شد درّ و ياقوت و مرجان، و حجله دار اين زفاف اسماء بود.

(بحار الانوار: ج 43، ص 92، 113، 145)

..............................

- اقوال در روز ازدواج حضرت :

اقوال در ازدواج چنين است: عقد در صفر و ازدواج در ذى الحجه

(الذرية الطاهرة: ص 93 - 94. بحار الانوار: ج 43، ص 136)

عقد در صفر و ازدواج در ربيع الاول، عقد در رجب و ازدواج بعد از برگشت امیرالمومنین عليه السلام از بدر

(كشف الغمة: ج 1، ص 364. بحار الانوار: ج 43، ص 136. ذخائر العقبى: ص 26)

عقد در ربيع ذل‏اول و ازدواج هم در ربيع الاول، عقد در اول يا ششم ذى الحجه

(مصباح المتهجد: ص 465)

عقد در اول ذى الحجه و ازدواج در ششم ذى الحجه

(بحار الانوار: ج 43، ص 6)

يك سال بعد از هجرت عقد و يك سال بعد از آن ازدواج

(كشف الغمّة: ج 1، ص 264. الثغور الباسمة: ص 27)

عقد در 28 صفر و چهار ماه بعد از آن ازدواج

(نظم درر المسطين: ص 189)

عقد در محرم و ازدواج در ذى الحجه

(الشرف المؤيد: ص 55. الانوار المحمدية من المواهب اللدنية: ص 146)

عقد چند روز از شوال گذشته و ازدواج روز سه شنبه ششم ذى الحجه

(امالى شيخ طوسى: ج 1، ص 42. بحار الانوار: ج 43، ص 97. وسائل الشيعة: ج 14، ص 178)

يا نيمه رجب.

(توضيح المقاصد: ص 29. مسار الشيعة: ص 17. مصباح كفع می : ج 2، ص 600. فيض العلام: ص 106)

2 - مرگ منصور دوانيقى:

در اين روز در سال 158 ه ق منصور دوانيقى بخيل بى رحم، در سفر حج به هلاكت رسيد و در حجون دفن شد.

(تتمة المنتهى: ص 160. فيض العلام: ص 109. مستدرك سفينة البحار: ج 5، ص 220)

منصور در بنى عباس شباهت هایی به هشام بن عبد الملك در بنى اميّه داشت، و از او تقليد می نمود. او مردى خونريز بود، و بر خلاف برادرش سفاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آل ابوطالب داشت.

از آن بزرگواران افراد زيادى را كشت و بزرگترين جنايت منصور به شهادت رساندن امام صادق عليه السلام بود. عبدالله محض و حسن مثلث و بسيارى از بنى الحسن را نيز او شهيد كرد.

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر