چاپ کردن این صفحه

فائده اعتقاد به يگانگي خداوند

ج: علت و فائده ي اعتقاد به «يگانگي خداوند»

ما شيعيان مفتخريم كه پيروي از پيشوايان موحّد و يكتاپرستي مي كنيم كه خداوند آن ها را منصوب كرده است و هيچ شكّي در حقانيّت آنها وجود ندارد. ائمه (عليهم السلام) هر كدام در زمان امامتشان روايات زيادي در مسأله ي يگانگي خدا به جا گذاشته اند و در بعضي موارد مي بينيم الفاظ و عبارات كاملا مشابه هستند و در برخي موارد مبيّن و مكمّل يكديگرند.

 

 

امام رضا (عليه السلام) در كتاب نفيس «علل الشرائع» حكمت و فائده ي يك اعتقاد توحيدي را با زباني ساده بيان مي فرمايند:«اگر سائلي بگويد: چرا خلائق لازم است اقرار و معرفت به يگانگي خداوند يكتا پيدا كنند، در جواب آن ها گفته مي شود به چند علّت:_ از جمله اگر اقرار و شناخت مذكور واجب نباشد، ممكن بود كه توهّم كنند دو مدبّر يا بيشتر وجود دارد و وقتى اين توهّم جايز شد، هرگز به صانع خودشان هدايت نشده و او را از غيرش نمى ‏توانند ممتاز كنند؛ زيرا هر شخصى اين ترديد برايش هست كه آن كسى را كه عبادت مى‏كند، احتمالا غير از خالقش باشد يا آن خدايى را كه اطاعت مى‏كند، غير از خدايى است كه به او امر نموده، در نتيجه هيچ انسانى حقيقتا به صانع خود هدايت نشده و خالق خود را واقعا اطاعت نكرده است و نيز نه امر آمر و نه نهى ناهى نزد كسى ثابت و محقّق مى‏گردد؛ چرا كه آمر و ناهى را نشناخته و از غيرشان تشخيص نمى ‏دهد.

_ و از جمله علل اين كه اگر دو تا بودن معبود و خدا جايز باشد، هيچ يك از آن دو سزاوارتر از ديگرى به اين كه مردم عبادت و اطاعتش را بكنند، نيست و اگر اطاعت يكي از دو شريك را جايز دانسته بر خلاف ديگرى، چه بسا آن ديگرى «اللَّه» تعالى بوده، در نتيجه لازم مى ‏آيد كه خدا را اطاعت نكرده باشيم و آن مستلزم كفر به خدا و به جميع كتب آسمانى و رسل و انبياء عظام بوده و نيز لازم مى‏ آيد هر باطلى را اثبات كرده و هر حقّى را ترك نماييم. چنانچه لازم مى ‏آيد هر حرامى را حلال و هر حلالى را حرام نماييم و نيز در هر معصيتى داخل و از هر طاعتى خارج گرديم و همچنين لازمه آن اين است كه هر فسادى را مباح و هر حقّى را باطل نماييم.

_ و از جمله آن كه: اگر جايز باشد كه خدا بيش از يكى فرض شود ممكن است، شيطان ادّعاء كند من خدايى ديگر بوده و تمام حكم ‏هايى كه صادر مى ‏كنم ضدّ حكمهاى آن خداى ديگر است و نيز مى ‏تواند بندگان را به خودش دعوت كرده و از خداى واقعى منصرف نمايد و اين مستلزم بالاترين كفر و شديدترين نفاق مى‏باشد...».

منبع:

علل الشرائع / ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 813