غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تقويم شيعه : بیستم ماه رمضان:فتح مكه

بیستم ماه رمضان
1 - فتح مكه:

در سال 8 ه ق فتح مكه واقع شد. در اين فتح بزرگ تعداد مسلمانان 12 هزار نفر، و شهدا 2 نفر بودند. علت شهادت آن دو اين بود كه همراه لشكر نبودند و از آخر مكه وارد شده بودند، و لذا مورد هجوم قرار گرفته شهيد شدند.
(مسار الشيعة: ص 9. العدد القوية: ص 218. مصباح كفع مى : ج 2، ص 599. بحار الانوار: ج 20، ص 111 - 143، ج 21، ص 143، ج 97، ص 167. سيره ابن هشام: ج 4، ص 80. تقويم المحسنين: ص 12)

- در اين روز امیرالمومنین عليه السلام به امر مبارك خاتم الانبياء صلّى الله عليه و آله، براى شكستن بتهائى كه در كعبه بود، پاى مبارك خود را بر كتف شريف اشرف مخلوقات نهاد.
(توضيح المقاصد: ص 23. مصباح كفع مى : ج 2، ص 599. بحارالانوار: ج 97، ص 384. فيض العلام: ص 42)

- مجلسى رحمة الله از تاريخ طبرى نقل مى ‏فرمايد: هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله نظر مباركش بر اين قرار گرفت كه به طرف مكه حركت كند، عمر را طلبيد و به او فرمود: به مكه برو و اشراف قريش را از حال ما با خبر كن. عمر گفت: من بر جانم از اشراف قريش مى ‏ترسم !
(بحار الانوار: ج 35، ص 287)

- هنگامى كه مسلمانان وارد مكه شدند شعار مى ‏دادند: «اليوم يوم الملحمة»: «امروز روز در هم كوبيدن است». پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمودند: شعار را عوض كنيد و بگوئيد: «اليوم يوم المرحمة»: «امروز روز رحمت است».
بعد فرمود: ابوسفيان و خانه‏ اش در امانند، و هر كس داخل خانه او رفت در امان است. همچنين فرمودند: همه در امانند به جز يك نفر به نام «هبار بن اسود» و بعضى معاويه را هم ذكر كرده ‏اند.
(احقاق الحق: ص 265. التعجب: ص 106. نهج الحق و كشف الصدق: ص 310)

- علت اين برخورد شديد با هبار آن بود كه در يكى از جنگهاى مسلمين با كفار قريش عده ‏اى اسير از كفار گرفتند و داخل اسرا داماد بزرگ پيامبر صلّى الله عليه و آله شوهر زينب دخترشان بود.
حضرت فرمودند: هر كس فديه بفرستد او را آزاد مى ‏كنيم. بين آنچه از مكه به عنوان فديه فرستاده بودند گردنبند حضرت خديجه سلام الله عليها به چشم مى ‏خورد كه به دخترش زينب داده بود. هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله آن گردنبند را ديدند به ياد جناب خديجه سلام الله عليها افتادند و گريستند. آنگاه از مسلمين خواستند آن فديه را كه يادگار خديجه سلام الله عليها است، به آن حضرت ببخشند، و انان قبول كردند. سپس قرار شد اسرا را آزاد كنند، در مقابل اين كه هر يك از زنان مسلمان كه در مكه اسلام را پذيرفته، اگر خواست بيايد آزاد باشد.
قرار بر اين شد كه امیرالمومنین عليه السلام بروند و هودج فواطم را بياورند. آن حضرت به تنهائى رفتند و زينب دختر پيامبر صلّى الله عليه و آله و ديگر هاشميات را آوردند، همينكه مقدارى از مكه بيرون آمدند ابوسفيان لعنت الله عليه گفت: پسر عمويش محمّد صلّى الله عليه و آله جوان هاى شما را گمراه كرد و مسلمان شدند. حال اين جوان يعنى على عليه السلام در روز روشن آمده و بستگانش را مى ‏برد، جلو او را بگيريد.آنها آمدند تا مانع آن حضرت شوند. امیرالمومنین عليه السلام دفاع فرمودند. بعضى زخمى و بعضى به درك واصل شدند، در اين اثنا هبار بن اسود به هودج هاشميات حمله كرد و نيزه‏اى حواله هودج زينب دختر پيامبر صلّى الله عليه و آله نمود.
امیرالمومنین عليه السلام حمله‏ اى به هبار كردند و او را فرارى دادند. زينب در اين حمله ترسيد و چون شش ماه حامله بود، هنگامى كه وارد مدينه شدند بعد از زمانى بچه سقط شده و از دنيا رحلت كرد.
- پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «خون هبار بن اسود مهدور است»، و هر كس هر جا او را ديد بكشد.
ابن ابى الحديد به استادش مى ‏گويد: پيامبر صلّى الله عليه و آله به خاطر ترساندن زينب و سقط جنين او، ريختن خون هبار را جايز دانست. اگر پيامبر صلّى الله عليه و آله زنده بود، آيا ريختن خون آن كس را كه فاطمه سلام الله عليها را ترسانيد، جايز نمى ‏دانست ؟
(بيت الاحزان: ص 153. شرح ابن ابى الحديد: ج 14، ص 193)

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر