چاپ کردن این صفحه

«العَاصِم لِلصَّالِحِينَ»(قسمت ششم)

«العَاصِم لِلصَّالِحِينَ»

نگهدارنده و نگهبان شايستگان.

(قسمت ششم)

مسأله عصمت در سايه غدير:

مسأله عصمت يكي از اعتقادات اساسي ما شيعيان مي باشد. شيخ صدوق (عليه الرحمة) در كتاب گرانقدر «الاعتقادات» مي فرمايد:
«اعتقاد ما درباره انبياء و فرستادگان و امامان و فرشتگان (درود خدا بر ايشان باد) اين است كه آنها معصوم و پاك از هر پليدي هستند و آن ها هيچ گناهي - چه صغير و چه كبير - را مرتكب نمي شوند و در دستورات خدا نافرماني نمي كنند و تنها آنچه به آن مأمور شده اند را انجام مي دهند.
و اعتقاد ما اين است كه آنها از اوائل خلقتشان تا آخر عمرشان متّصف به كمال، تماميّت و علم هستند و در هيچ حالتي از احوالشان داراي نقص و عصيان و ناداني نمي شوند». (1)

مذهب شيعه با عنايات پيشوايان معصوم (عليهم السلام) دائما از اين اعتقاد مهمّ نگهباني كرده است. براي روشن شدن اختلاف ما با أهل سنّت در اين موضوع، خوب است بدانيم كه عصمت در مورد حجّت هاي الهي در سه صورت فرض مي شود:

الف: عصمت در عقيده، چه پيش از بعثت و چه پس از آن
ب: عصمت در دريافت وحي و رساندن آن؛يعني اين كه پيامبران بايد وحي را بدون كم و زياد دريافت كنند و در اختيار مردم بگذارند.
ج: عصمت در گفتار و كردار؛ يعني غير از مورد اعتقاد و دريافت و ابلاغ وحي بايستي پيامبران از گزند گناهان مصون و محفوظ باشند.

بر همين اساس است كه خداوند عالم به صورت قاطعانه دستور داده از پيامبر اطاعت كنيم، چنانچه فرمود:

«وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ الله» (2)
و هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر اين كه به اذن خدا مورد اطاعت قرار گيرد.

در آيه ديگر فرموده است:

«مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ الله» (3)
هر كس پيامبر را اطاعت كند، به راستي خدا را اطاعت كرده است.

در صورت اول و دوم اختلافي بين مذاهب مختلف اسلام نيست اما صورت سوم اختلافي است. أهل تسنّن مسأله عصمت انبياء در زمينه گفتار و رفتار را به طور كامل قبول ندارند و به گروه هاي مختلفي تقسيم شده اند.
فخر رازي در كتاب «عصمة الأنبياء» چهار گروه را اين گونه معرفي مي كند:
- اشاعره حشويه قائلند به اين كه انجام گناه كبيره و  صغيره بر پيامبر جايز است، به غير از كفر و دروغ.
- اكثر معتزله هم گناه كبيره ي عمدي را جايز نمي دانند، اما ارتكاب صغاير را جايز مي دانند، به شرطي كه براي مردم تنفّر از پيامبر ايجاد نشود.
- ابو علي جبائي مي گويد: صدور هر گناهي به سبيل خطا و غير عمد جايز است.
- و ابو اسحاق ابراهيم نظّام نيز بر اين باور است كه هيچ گناهي جايز نيست، اما سهو و نسيان جايز است. (4)
عجيب تر اين كه ابن تيميه كه از بزرگان اهل سنّت است در يكي از اقوالش ادّعا كرده كه هيچ كس معصوم نيست نه پيغمبر نه غير پيغمبر (5) و بعد از آنكه عصمت پيامبر ثابت نشد، عصمت هيچ كسي غير از پيغمبر نيز ثابت نمي شود. وي مي گويد: «به درستي كه از بعد رسول هيچ معصومي نيست و طاعت هيچ كسي بعد از پيغمبر در هيچ چيزي واجب نيست ».(6)

(ادامه دارد)

پي نوشت ها:

1. اعتقادات الإماميه (للصدوق)، ص: 96
2. نساء: 64
3. نساء: 80
4. عصمة الانبياء، ص ۴۰، مكتبة الثقافة الدينية
5. جامع الرسائل لابن تيميه، رشاد سالم، بخش «المجموعة الاولي»، بحث «لاعصمة لاحد بعد الرسول»
6. منهاج السنه النبويه، تحقيق: د. محمد رشاد سالم ، ج۷، ص ۸۵، مصر، مؤسسه قرطبه