غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ 2

آشنايي با عزيزان خدا:

انسان با ايمان بايستي عزّت خود را - به عنوان يك وظيفه الهي - حفظ كند و نگذارد عزّتش ذرّه اي خدشه دار شود. امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ- وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ لِأَنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْ‏ءٍ». (1)
به راستي خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده، اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «عزت از آن خدا و رسولش و مؤمنين است»؟ پس، مؤمن عزيز است و ذليل نيست. [در ادامه] فرمودند: مؤمن از كوه محكم تر است، زيرا از كوه با ضربات تيشه كم مى شود اما با هيچ وسيله اى از دين مؤمن نمى توان كاست.

در مقابل مومنان، افرادي هستند كه خود را عزيز جلوه مي دهند. اين ها در واقع خوارترين و پست ترين انسان ها هستند و مي خواهند كوچكي خود را با اموري ظاهري و پوشالي بپوشانند. امام صادق (عليه السلام) فرمودند:

«مَا مِنْ رَجُلٍ تَكَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ وَجَدَهَا فِي نَفْسِه‏» (2)
هيچ مردي نيست كه تكبر بورزد يا خود را بزرگ بشمارد مگر به خاطر ذلّتي كه در نفس خود مي يابد.

برگه هاي تاريخ صفحات زيادي از داستان هاي عزيزان و ذليلان را در خود جاي داده است. پيامبران الهي كه بهترين هاي عصر خود بوده اند، هميشه بر قله هاي عزّت و سربلندي بوده اند، هر چند در فراز و نشيب هاي روزگار گاهي در ظاهر خوار و زبون مي شدند.

مثلا آن زماني را به خاطر آوريد كه فرعون در عزّت ساختگي خود فريفته شده بود و حضرت موسي (عليه السلام) را خوار مي خواند. به نقل قرآن كريم در اين باره توجه كنيد:

«وَ نادى‏ فِرْعَوْنُ في‏ قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لي‏ مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْري مِنْ تَحْتي‏ أَ فَلا تُبْصِرُونَ - أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذي هُوَ مَهينٌ وَ لا يَكادُ يُبينُ (3)
و فرعون در [ميان‏] قوم خود ندا درداد [و] گفت: «اى مردم [كشور] من، آيا پادشاهى مصر و اين نهرها كه از زير [كاخهاى‏] من روان است از آنِ من نيست؟ پس مگر نمى‏ بينيد؟
 آيا من از اين كس كه خود بى ‏مقدار و خوار است و نمى‏ تواند درست بيان كند، بهتر نيستم؟

همين فرعون آخر الامر در نهايت خواري به هلاكت مي رسد و با تمام عزّت ساختگي اش در آب فرو مي رود. قرآن كريم باز چه زيبا اين صحنه را ترسيم نموده است:
وَ جاوَزْنا بِبَني‏ إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ - آلْآنَ وَ قَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَ كُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدينَ (4)
 و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم، پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز، آنان را دنبال كردند، تا وقتى كه داشت غرق مي شد، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده ‏اند، نيست، و من از تسليم ‏شدگانم.» اكنون؟ در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى ‏كردى و از تباهكاران بودى؟

يا زماني را به ياد آوريد كه برادران يوسف (عليه السلام) بعد از سال ها نافرماني خدا و پيامبر او، خود را به خواري انداختند و پشيمان و سرافكنده به يوسف كه در قله ي عزّت رسيده بود، گفتند:

« ... يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقين‏» (5)
اى عزيز، به ما و خانواده ي ما آسيب رسيده است و سرمايه ‏اى ناچيز آورده‏ايم. بنابراين پيمانه ما را تمام بده و بر ما تصدّق كن كه خدا صدقه ‏دهندگان را پاداش مى‏ دهد.

پي نوشت ها:

1. تهذيب الاحكام (تحقيق خرسان) ج6، ص179، ح367
2. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 312
3. الزخرف: 52 -51
4. يونس: 91 - 90
5. يوسف: 88

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر