غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
دوشنبه, 07 اسفند 1396 08:48

برائت از دشمنان غدير-در سجده شكر همراه با دعا

لعن در سجده شكر
رَوَيْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ فِي كِتَابِ فَضْلِ الدُّعَاءِ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنِ الرِّضَا وَ بُكَيْرُ بْنُ صَالِحٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الرِّضَا قَالا

دَخَلْنَا عَلَيْهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ فِي سَجْدَةِ الشُّكْرِ فَأَطَالَ فِي سُجُودِهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقُلْنَا لَهُ أَطَلْتَ السُّجُودَ فَقَالَ مَنْ دَعَا فِي سَجْدَةِ الشُّكْرِ بِهَذَا الدُّعَاءِ كَانَ كَالرَّامِي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه واله يَوْمَ بَدْرٍ قَالا قُلْنَا فَنَكْتُبُهُ قَالَ اكْتُبَا إِذَا أَنْتُمَا سَجَدْتُمَا سَجْدَةَ الشُّكْرِ فتقولا [فَقُولَا] اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ بَدَّلَا دِينَكَ...
از آن جمله دعائى است از براى حضرت امام رضا عليه السلام در سجده شكر. ابن طاوس عليه الرّحمة گويد كه: ما اين دعا را به سندهاى خود روايت كرديم تا به سعد بن عبد اللَّه در كتاب فضل الدّعاء كه ذكر نموده كه روايت كرده است ابو جعفر، از محمّد بن اسماعيل بن بزيع، از حضرت امام رضا عليه التحيّة و السلام. و همچنين بكير بن صالح، از سليمان بن جعفر جعفرى، از آن حضرت عليه السلام نقل كرده است كه: ما بر آن حضرت داخل شديم و حال آنكه ايشان در سجده شكر بودند. پس سجده خود را طول دادند و چون سر مبارك از سجده برداشتند، ما گفتيم كه: چه بسيار سجده خود را طول داديد.پس فرمودند كه: هر كس اين دعا را در سجده شكر بخواند، مثل كسى خواهد بود كه در خدمت رسول خدا به جهاد رفته باشد و در روى دشمنان خدا در روز جنگ بدر تير انداخته باشد. اسماعيل بن بزيع و سليمان گويند كه ما گفتيم: پس اين دعا را بنويسيم. فرمودند كه: بلى اين دعا را بنويسيد و هر گاه تو سجده كنى سجده شكر را، پس تو اين دعا را بخوان و دعا اين است:خداوندا لعن كن بر آن دو شخص كه تغيير دادند دين ترا ...
ثواب لعن
قال الرضا عليه السلام: مَنْ دَعَا فِي سَجْدَةِ الشُّكْرِ بِهَذَا الدُّعَاءِ كَانَ كَالرَّامِي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه واله يَوْمَ بَدْرٍ قَالا قُلْنَا فَنَكْتُبُهُ قَالَ اكْتُبَا إِذَا أَنْتُمَا سَجَدْتُمَا سَجْدَةَ الشُّكْرِ فتقولا [فَقُولَا] اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ بَدَّلَا دِينَكَ...
حضرت رضا عليه السلام فرمودند: هر كس اين دعا را در سجده شكر بخواند، مثل كسى خواهد بود كه در خدمت رسول خدا به جهاد رفته باشد و در روى دشمنان خدا در روز جنگ بدر تير انداخته باشد. اسماعيل بن بزيع و سليمان گويند كه ما گفتيم: پس اين دعا را بنويسيم. فرمودند كه: بلى اين دعا را بنويسيد و هر گاه تو سجده كنى سجده شكر را، پس تو اين دعا را بخوان و دعا اين است:خداوندا لعن كن بر آن دو شخص كه تغيير دادند دين ترا ...
دو نفري كه دين را تغيير دادند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ بَدَّلَا دِينَكَ
خداوندا: لعنت كن بر آن دو شخصي كه تغيير دادند دين ترا
يعنى خلافت حضرت امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه نعمت تو را تغيير دادند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ غَيَّرَا نِعْمَتَكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه تغيير دادند نعمت ترا(1)
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً(2)
اخبارى كه از خود عامه در اين باب وارد شده كه فعلا آنچه در نظر است شش حديث است: 1- صدر الأئمه موفق ابن احمد خوارزمى.2- ابراهيم بن محمد حموينى از شيخ تاج الدين. 3- ابو نعيم از على بن عامر.4- حموينى از ابو منصور بن شهردار. 5- ابو نعيم رفعه تا قيس بن ربيع.6- صاحب المناقب از محمد بن اسحق.
و مضمون اين اخبار اينكه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در غدير خم على عليه السّلام را بقدرى بلند كرد كه زير بغل پيغمبر نمايان شد و فرمود:من كنت مولاه فهذا على مولاه
تا آخر دعاء آن حضرت و اشعار حسان بن ثابت را كه در محضر رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله سروده نقل كردند و متفرق نشدند تا اينكه نازل شد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ الايه و پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:اللَّه اكبر على اكمال الدين و تمام النعمة و رضا الرب برسالتى و الولاية لعلى.
الله اكبر بر كامل شدن دين،وتمام شدن نعمت،ورضايت خدا به رسالت من و ولايت علي بن ابي طالب عليه السلام.(3)
با توجه به مطالب فوق نتيجه مي گيريم كه سقيفه نشينان چه طور مسير غدير را به انحراف كشيدند.ونعمت ولايت را از مردم گرفتند و مردم را تا روز قيامت گمراه نمودند.

1-مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 402
2-سوره مائده آيه 3
3-أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏4، ص: 297

دو نفري كه به رسول تو تهمت زدند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....وَ اتَّهَمَا رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه تهمت زدند بر پيغمبر تو.(1)
توضيحات:
در موارد مختلف به پيامبر تهمت زدند كه به چند مورد آن اشاره مي نماييم:
1-ابوبكر با حديث جعلي خود تهمت زد كه پيامبر فرموده:نحن معاشرالانبياء لا نورث
كه ما گروه انبياء ارتي باقي نمي گذاريم!
مَا ذَكَرُهُ الْبُخَارِيُّ فِي صَحِيحِهِ فِي الْجُزْءِ الْخَامِسِ مِنْ أَجْزَاءٍ ثَمَانِيَةٍ فِي رَابِعِ كُرَّاسٍ مِنْ أَوَّلِهِ مِنَ النُّسْخَةِ الْمَنْقُولِ مِنْهَا بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَائِشَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ سلام الله عليها بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله أَرْسَلَتْ إِلَى أَبِي بَكْرٍ تَسْأَلُهُ مِيرَاثَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَدِينَةِ وَ فَدَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ‏ خُمُسِ خَيْبَرَ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله قَالَ نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُوَرِّثُ مَا تَرَكْنَاهُ فَهُوَ صَدَقَةٌ
إِنَّمَا يَأْكُلُ آلُ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذَا الْمَالِ وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَا أُغَيِّرُ شَيْئاً مِنْ صَدَقَةِ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ حَالِهَا الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهَا فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَأَعْمَلَنَّ فِيهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَةَ مِنْهَا شَيْئاً فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى تُوُفِّيَتْ وَ عَاشَتْ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ سِتَّةَ أَشْهُرٍ فَلَمَّا تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام لَيْلًا وَ لَمْ يُؤْذِنْ بِهَا أَبَا بَكْرٍ وَ صَلَّى عَلَيْهَا عَلِي.‏
پس از رحلت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله همين كه ابو بكر بر خلافت تسلط يافت، عمال فاطمه عليها السلام را از فدك بيرون كرد و فدك را از دست فاطمه عليها السلام گرفت و آن را جزء بيت المال نمود. بخارى در صحيح خود از عايشه نقل ميكند، فاطمه عليها السلام چند نفر را نزد ابو بكر فرستاد و شكايت از عمّال او كرد و پيغام داد فدك ميراث من است و آنچه از خمس خيبر باقى مانده سهم ما مى‏باشد و دستور ده فدك را برگردانند.ابو بكر به نمايندگان دختر پيغمبر گفت: من از پيغمبر شنيدم كه فرمود:
نحن معاشر الأنبياء لا نورّث ما تركناه صدقة
يعنى ما جماعت پيامبران ارث نمى‏گذاريم و ما ترك ما صدقه‏ است....(2)
2-در مورد حديث قلم و دوات كه عمر لعنت الله عليه گفت:ان الرجل ليهجر
كَمَا رَوَى مُسْلِمٌ فِي صَحِيحِهِ وَ الْحُمَيْدِيُّ فِي مُسْنَدِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ‏عَبَّاسٍ قَالَ لَمَّا احْتُضِرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ فِي بَيْتِهِ رِجَالٌ مِنْهُمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَلُمُّوا أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَاباً لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْوَجَعُ وَ إِنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ حَسْبُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ: وَ فِي رِوَايَةِ ابْنِ عُمَرَ أَنَّ النَّبِيَّ لَيَهْجُرُ: قَالَ الْحُمَيْدِيُّ فِي الْجَمْعِ بَيْنَ الصَّحِيحَيْنِ فَاخْتَلَفَ الْحَاضِرُونَ عِنْدَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَبَعْضُهُمْ يَقُولُ الْقَوْلُ مَا قَالَهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ الْقَوْلُ مَا قَالَهُ عُمَرُ فَلَمَّا أَكْثَرُوا اللَّغَطَ وَ الِاخْتِلَافَ قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قُومُوا عَنِّي وَ لَا يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ وَ كَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسٍ يَبْكِي حَتَّى تَبُلَّ دُمُوعُهُ الْحَصَى وَ يَقُولُ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ مَا يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ كَانَ يَقُولُ الرَّزِيَّةُ كُلُّ الرَّزِيَّةِ مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ بَيْنَ كِتَابِه‏.
اين ماجرا همان گونه است كه مسلم در صحيح خود و حميدى در مسند عبد اللَّه بن عباس روايت كرده‏اند: هنگامى كه پيامبر در حال احتضار بود و مردم در خانه‏اش گرد آمده بودند، فرمود:بياييد چيزى براى شما بنويسم كه پس از من گمراه نشويد عمر بن خطاب گفت: درد بر او چيره شده و هذيان مى‏گويد كتاب خدا شما را كافي است.و در روايت پسر عمر: همانا پيامبر هذيان مى‏گويد. حميدى در جمع بين صحيحين مى‏گويد: حاضران نزد پيامبر به اختلاف برخاستند.برخى گفتند: آنچه پيامبر فرمود درست است و گروهى سخن عمر را تأييد كردند. چون جنجال و اختلاف بالا گرفت پيامبر فرمود: از نزد من برخيزيد و بيرون رويد كه در چنين محضرى، غوغا روا نيست.
عبد اللَّه بن عباس چنان مى‏گريست كه اشكش سنگريزه‏ها را تر مى‏كرد و مى گفت:
پنجشنبه چه روزى بود! هر مصيبتى از آنجا آغاز شد كه ميان پيامبر و نوشته او فاصله افكندند.(3)
3- أن رسول الله صلي الله عليه و آله قال: هذان سيدا كهول أهل الجنة من الأولين و الآخرين إلا النبيين و المرسلين‏
مثل آنكه بر پيغمبر خدا دروغ بستند كه فرموده است كه ابو بكروعمر آقاي پيران اهل بهشت است با وجود آنكه احاديث بسيار است كه اهل بهشت همه جوانانند و در بهشت كسى پير نمى‏شود و ساير احاديثى كه وضع نمودند.(4)

1- مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 402
2-الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج‏1، ص: 258
3-نهج الحق و كشف الصدق، ص: 332
4- الصوارم المهرقة في نقد الصواعق المحرقة (لابن حجر الهيثمي)، الصوارم‏المهرقة، ص: 339

دو نفري كه پسر نبي تو را كشتند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ قَتَلَا ابْنَ نَبِيِّكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه پسر نبي تو را كشتند.
ممكن است كه اشاره به قتل حضرت محسن باشدو محتمل است كه اشاره به شهادت حضرت امام حسين عليه السلام باشد چون خون همه شهدا بر گردن آن دو است.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 402

دو نفري كه مخالفت كردند با ملت تو
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ خَالَفَا مِلَّتَكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه مخالفت كردند با ملت تو

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 402

دو نفري كه راه تو را مسدود كردند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....وَ صَدَّا عَنْ سَبِيلِكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه راه تو را مسدود كردند.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 402

دو نفري كه انكارنمودند نشانه هاي تو را
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ جَحَدَا آيَاتِكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه انكارنمودند نشانه هاي تو را.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه سخن خدا را رد كردند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....وَ رَدَّا عَلَيْكَ كَلَامَكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه ردّ كردند بر تو سخن و قرآن ترا

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه مسخره نمودند رسول تو را
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....وَ اسْتَهْزَءَا بِرَسُولِكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه مسخره نمودند رسول تو را.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه تكبر ورزيدند نسبت به عبادت تو
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ اسْتَكْبَرَا عَنْ عِبَادَتِكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه تكبر ورزيدند نسبت به عبادت تو.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه مسخره نمودند نشانه هاي تو را

اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....وَ سَخِرَا بِآيَاتِكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه مسخره نمودند نشانه هاي تو را.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه اولياء تورا كشتند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ قَتَلَا أَوْلِيَاءَكَ
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه اولياء تورا كشتند.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

دو نفري كه خلافت را غصب نمودند
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ.... وَ جَلَسَا فِي مَجْلِسٍ لَمْ يَكُنْ لَهُمَا بِحَقٍّ وَ حَمَلَا النَّاسَ عَلَى أَكْتَافِ آلِ مُحَمَّدٍ عليهم السلام.
خداوندا: لعنت كن آن دو شخصي كه نشستند در مجلس خلافت كه نبود آنها را در آن هيچ حقّى و سوار كردند مردمان را بر دوشهاى آل محمّد عليهم السلام.
يعنى و جماعت بنى اميه و خلفاى بنى عباس و ساير ملاعين را بر اهل بيت و اولاد محمد صلى اللَّه عليه و آله مسلّط كردند.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

آن دو نفر و تابعان آنها را لعنت كن
اللَّهُمَّ الْعَنِ اللَّذَيْنِ....اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا لَعْناً يَتْلُو بَعْضُهُ بَعْضاً وَ احْشُرْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا إِلَى جَهَنَّمَ زُرْقاً
خداوندا لعن كن آن دو شخص را لعنى كه پى در پى آيد بعضى از آن بعضى را و محشور گردان آنها را و تابعان آنها را بسوى جهنم در حالى كه باشند كوران.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

برائت وسيله تقرب به خدا
اللَّهُمَّ إِنَّا نَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِاللَّعْنَةِ لَهُمَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
خداوندا بدرستى كه ما تقرب مي جوييم بسوى تو به سبب لعنت كردن بر اين دو شخص و به سبب بيزار بودن از اين دو در دنيا و در آخرت.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

لعن بر قتله اميرالمومنين وحسين بن علي عليهما السلام
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ ابْنِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ
خداوندا لعن كن بر كشنده امير المؤمنين و بر كشنده امام حسين پسر على و پسر [فاطمه‏] دختر رسول خدا صلوات الله عليهم .

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

خدايا زياد گردان عذاب آن دو نفر را
اللَّهُمَّ زِدْهُمَا عَذَاباً فَوْقَ عَذَابٍ وَ هَوَاناً فَوْقَ هَوَانٍ وَ ذُلًّا فَوْقَ ذُلٍّ وَ خِزْياً فَوْقَ‏خِزْيٍ.
خداوندا زياد گردان عذاب آن دو شخص را بالاترين عقوبتها و زياد گردان خفّت آنها را بالاترين خفّتها و خوار گردان آنها را بالاترين خواريها و رسوا كن آنها را بالاترين رسوائى‏ها.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

خدايا بينداز آن دو را در آتش جهنم
اللَّهُمَّ دُعَّهُمَا فِي النَّارِ دَعّاً وَ أَرْكِسْهُمَا فِي أَلِيمِ عِقَابِكَ رَكْساً
خداوندا بينداز آن دو را در آتش جهنم انداختنى شديد و سرنگون انداز آن دو را در عذاب دردناك از جانب خود سرنگون كردنى.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

جمع نمودن عمر وابابكر واتباعشان در جهنم
اللَّهُمَّ احْشُرْهُمَا وَ أَتْبَاعَهُمَا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَراً
خداوندا محشور كن آن دو را و تابعان آنها را بسوى جهنم در حالى كه باشند مجتمع.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

لعن فرشتگان و رسولان و مومنين بر آن دو
اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا لَعْناً يَلْعَنُهُمَا بِهِ كُلُّ مَلَكٍ مُقَرَّبٍ وَ كُلُّ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ امْتَحَنْتَ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ.
خداوندا لعن كن آن دو را لعنى كه‏ لعن كند آنها را به آن لعن هر فرشته مقرب و هر پيغمبرمرسلي و هر شخص مؤمنى كه خالص كرده باشى تو دل او را براى ايمان.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

عذابي استثنائي
اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا لَعْناً يَتَعَوَّذُ مِنْهُ أَهْلُ النَّارِاللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا لَعْناً لَمْ يَخْطُرْ لِأَحَدٍ بِبَالٍ.
خداوندا لعن كن آن دو را لعنى كه پناه گيرند از آن اهل آتش از عذاب آن، خداوندا لعن كن آن دو را لعنى كه نرسيده باشد به خاطر كسى.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

لعن دختران دو خليفه
اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مُسْتَسِرِّ سِرِّكَ وَ ظَاهِرِ عَلَانِيَتِكَ وَ عَذِّبْهُمَا عَذَاباً فِي التَّقْدِيرِ وَ شَارِكْ مَعَهُمَا ابْنَتَيْهِمَا وَ أَشْيَاعَهُمَا وَ مُحِبِّيهِمَا وَ مَنْ شَايَعَهُمَا إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاء.
خداوندا لعن كن آن هر دو را در پنهان از نهانى خود و در ظاهر از آشكار خود و عذاب كن آن هر دو را عذابى كه باشد در تقدير تو و بالاتر از آنچه تقدير نموده‏اى آن را و شريك گردان با اين دو، دو دختر آنها را و پيروان آنها را و دوستداران آنها را و كسى را كه متابعت نمايد آنها را بدرستى كه تو شنونده دعائى.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

لعن ابوجهل و وليد
اللَّهُمَّ الْعَنْ أَبَا جَهْلٍ وَ الْوَلِيدَ لَعْناً يَتْلُو بَعْضُهُ بَعْضاً وَ يَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً
خداوندا لعن كن بر ابو جهل و بر وليد لعنى را كه پى در پى باشد بعضى از اين بعضى را و تابع شود بعضى بعضى را.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

سركرده‏ هاى آنها را بكش
اللَّهُمَّ فَرِّقْ جَمْعَهُمْ وَ شَتِّتْ أَمْرَهُمْ وَ خَالِفْ بَيْنَ كَلِمَتِهِمْ وَ بَدِّدْ جَمَاعَتَهُمْ وَ الْعَنْ أَئِمَّتَهُمْ وَ اقْتُلْ قَادَتَهُمْ وَ سَادَتَهُمْ وَ كُبَرَاءَهُمْ وَ الْعَنْ رُؤَسَاءَهُمْ وَ اكْسِرْ رَايَتَهُمْ وَ أَلْقِ الْبَأْسَ بَيْنَهُمْ وَ لَا تُبْقِ مِنْهُمْ دَيَّاراً.
خداوندا پراكنده كن اجتماع آنها را و متفرّق ساز امر آنها را و مخالفت انداز ميان اتفاق آنها و جدا ساز جمعيت آنها را و لعن كن بر پيشواى آنها و بكش سركرده‏هاى آنها را و برگزيده‏هاى آنها را و بزرگان آنها را و لعن كن بر سركرده‏هاى آنها و بشكن علم و نشانه بزرگى آنها را و بينداز شدّت عقوبت را ميان آنها و باقى مگذار از آنها احدى را.

مهج الدعوات / ترجمه طبسى، ص: 403

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر