غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پنج شنبه, 14 دی 1396 05:49

اين صداي گرد و خاك بال كيست؟/رضا جعفري

اين صداي گرد و خاك بال كيست؟
اين تلاطم هاي موج يال كيست؟

اولين بار است ميخواند سرود
آخرين بار است مي آيد فرود

آمد و شوقي شد و در سينه ريخت
برسرم باراني از آئينه ريخت

بند تسبيحم برايش دانه شد
مسجد قلبم كبوترخانه شد

آيه اي آورده سنگين و ثـقيل
زير اين آيه تلف شد جبرئيل

آيه اي از حضرت قدوس خم
شيعيان ، اليوم اكملت لكم

آيه اي آورد و خود پرواز كرد
باب عشق و عاشقي را باز كرد

آيه اش ظرفيت سي جزء بود
وه كه هم اعجاز وهم ايجاز كرد

 ميشود با گفتن يك واژه اش
يكصدو ده مرتبه اعجاز كرد

ميشود با خواندنش جبريل شد
سينه ي هفت آسمان را باز كرد

گفت بايد از همين ساعت به بعد
روز را با يا علي آغاز كرد

گفت و گفت و گفت از حمد خدا
با عبارات و اشاراتي رسا

گفت حمد آن كه باران آفريد
از كوير و ابرها نان آفريد

استجابت را شبيه آب كرد
آه را از پشت طوفان آفريد

 شيعه ي خورشيد ، يعني ذره را
آفريد اما فراوان آفريد

از نكاح اسم رحمن و رحيم
طفل اقيانوس امكان آفريد

بعد از آن كه شانه اي بر باد داد
حال دريا را پريشان آفريد

خود نمايي كرد بر جن و ملك
حيدري از جنس انسان آفريد

سايه را دنباله ي خورشيد كرد
نور را بر ذره ها تأكيد كرد

گفت زين پس هر كسي دارد نياز
سوي حيدر پهن سازد جانماز

 هر كه را من قبله بودم تا به حال
كعبه اش باشد علي ، تم المقال

 ابن كه دستم منبر دستش شده
اين كه جبرائيل هم مستش شده

روي اين آئينه حق تابيده است
عكس تجريدي خود را ديده است

 حرف حق را مي زند آئينه وش
با لب شمشير تيز و مخلصش

 دستهايش بوي خيبر ميدهد
خستگي را از همه پر ميدهد

 منبري از خطبه هاي ناب خواند
در غدير اسم علي را آب خواند

 السلام اي آب درياي صمد
اي زلال قل هو الله احد

 اي كه ميگردي شبيه انبيا
بر هدايت كردن قومت بيا

اي رسول مردم آئينه ها
بعثت غارت، حراي سينه ها

اي به بالاي جهاز اشتران
شأن تو بالاست در بالا بمان

از تو ميريزد صفات كبريا
ذات تو ممسوس ذات كبريا

نردبان وصف تو بي انتها
پله ي اين نردبان سوي خدا

چون تكلم ميكني موسائي ام
تا كه خلقم ميكني عيسا ئي ام

جفت دردم كشتي توحن كجاست؟
جسم سردم گرمي روحت كجاست؟
 
اي مسح دردهاي لاعلاج
ما همه درديم ، ظرف احتياج

ما همه زخم يتيم كوچكيم
كن مدارا با همه ، ما كودكيم

ما نسيم ذكر تقديس توأئيم
حاجيان فصل تنديس توأئيم

كوچه را ميگردي و طي ميكني
كوزه را ظرفيت مي ميكني

روي دوشت كيسه ي خرما و نان
ميروي در كوچه ها دامن كشان

 كيسه نه دل ميبري بر روي دوش
شيعه هستم شيعه ي خرما فروش

اي سفيدي اي كبودي اي بنفش
اي به چشم پاي سلمان ، جاي كفش

 اي به هر گام تو صدها التماس
كيسه بر دوش سحر اي ناشناس

ما همه مديون شمشير توئيم
تشنه ي نان جو و شير توئيم

در پي گنجيم ما را راه بر
با خودت تا اشتهاي چاه بر

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر