غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چهارشنبه, 13 دی 1396 11:43

علي مرتضي مير خلايق/صالح افشار نويسركاني

علي مرتضي مير خلايق
بزرگ عارفان نور حقايق

شعاع نور خورشيد هدايت
نخستين موج درياي ولايت

علي جان جهان و نور هستي
يگانه مظهر عهد الستي

نباشد گر علي، عالم نباشد
شرف در دوده آدم نباشد

علي تنها كليد فهم قرآن
كزو پيدا شود اسرار پنهان

علي رمز وجود آفرينش
علي نور چراغ اهل بينش

علي بر حق، امام اولين است
شكوه آسمان، فرّ زمين است

علي مجلس فروز اهل راز است
ز خونش سرخ، محراب نماز است

علي بنياد هستي را قوام است
علي اوضاع گيتي را نظام است

علي با ذوالفقارش گفت و گو داشت
خدا را در همه جا پيش رو داشت

علي سالار ميدان نبرد است
به روز جنگ و هيجا مرد مرد است

علي مرد عطا؛ مرد سخا بود
علي لشكر شكن؛ خيبر گشا بود

ز نور او منور ملك هستي
زمين و آسمان بالا و پستي

علي نور و علي عشق و علي جان
به سختي چاره و بر درد درمان

علي اميد جان، نور دل ما
علي آسان نماي مشكل ما

علي با درد جانش آشنا بود
تمام دردمندان را شفا بود

علي گاهي طبيب و گاه دهقان
گهي در كار كشت و گاه درمان

علي انسان كامل بود و عادل
نبُد يك دم ز كار خلق غافل

علي گنج نهاني سينه‌اش بود
چو آئينه دل بي كينه‌اش بود

علي بر كفش پاره پينه مي‌زد
گره بر سينه بي‌كينه مي‌زد

علي فرمانده حكم قضا بود
به منشور قدر فرمانروا بود

علي اسرار دل با چاه مي‌گفت
گهرهاي درون بنهفته مي‌سفت

علي اندر تفكر بود دائم
به صبر و حلم، همچون كوه، قائم

علي اسلام را بود و نبود است
يگانه نسخه ملك وجود است

علي شب در عبادت بود بيدار
ولي در روزها پيوسته در كار

علي بر تيره شب، فجر سحر بود
يتيمان را به سر سايه پدر بود

علي هر روز تا شب كار مي‌كرد
ولي با نان جو افطار مي‌كرد

علي سرچشمه انعام و احسان
علي كانون فيض و قطب امكان

علي بوتراب از عالم خاك
به يك لحظه شدي تا قرب افلاك

علي نور خدا جان جهان است
مرا در وصف او الكن زبان است

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر