غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شنبه, 09 دی 1396 11:27

ابن حزم از شيعيان مي پرسد؟...

پرسش:

ابن حزم از شیعیان می پرسد: چرا علی بعد از شش ماه با ابوبکر بیعت کرد؟ اگر بیعت کردن کار درستی بود، چرا با شش ماه تأخیر و اگر درست نبود، چرا بعد از شش ماه بیعت کرد؟

 

 

پاسخ:

جواب شما در سه مرحله داده می شود:

اوّلًا:

شیعه معتقد است که امیرمؤمنان هیچ‏گاه بیعت نکرد؛ زیرا خلیفه به مرور زمان، زمام امور را به دست گرفت و این شما هستید که مى‏گویید على بیعت کرد. حال فرض کنیم که على بیعت کرد، باید ببینیم چگونه بیعت کرد؟ آیا از روى اختیار و رغبت بود یا از روى اکراه؟ آیا بیعت ابوبکر که به قول خودش فلته بود و با آتش زدن خانه اهل بیت (علیهم السلام)، کشتن حضرت زهرا و حضرت محسن (سلام الله علیهما) همراه بود چیزی جزء بیعت صوری و ظاهری نبود!؟آیا این بیعت غیر از ننگ و عار و لعن و نفرین برای بیعت گیرندگان چیزی دارد!!
برای روشن شدن اوضاع آن زمان کافیست مستندات زیر را که از کتب أهل سنت است، مطالعه کنید. بنگرید که چگونه عمر به زور به خانه ی علی (علیه السلام) هجوم می برد.

۱- الامامه و السیاسه از عبدالرحمن انصاری نقل می کند:

... عمر از جا برخاست عده ای را به خود همراه برداشت و دستور داد مقداری هیزم فراهم کنند. همراهانش گفتند: می خواهی چه کنی؟
گفت: می خواهم خانه علی را آتش بزنم. همراهان گفتند: در آن خانه فاطمه – دختر یکدانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است عمر در حالی که از شدت غضب، رنگش سیاه شده بود، گفت: باشد، مگر از دختر پیغمبر باک دارم؟ [الامامه و السیاسه، ابن قتیبه، ج ۱، ص ۲]

۲- ملل و نحل شهرستانی:

.... عمر فریاد زد یا علی! از خانه بیرون بیا و با جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیعت کن و الا تو را می سوزانم.
زهرا علیها السلام که از این گفتار گستاخانه، متوحش شده بود پشت در آمد و فریاد زد: عمر از ما چه می خواهی؟ عمر گفت: فاطمه در را باز کن و گرنه خانه ات را آتش می زنم. فاطمه علیهاالسلام فرمود: از خدا نمی ترسی که این طور جسورانه به خانه من حمله کردی؟ هنوز گفتار فاطمه علیهاالسلام تمام نشده بود که شعله های آتش از در خانه زهرا علیها السلام زبانه کشید. درب نیم سوخته با لگد عمر باز شد .... سپس با شمشیر خود که در غلاف بود به زهرا علیها السلام حمله کرد و چنان غلاف شمشیر را بر پهلوی فاطمه علیهاالسلام فرود آورد که استخوان دنده اش شکست و جنین عزیزش را سقط کرد. فاطمه در حالت غشوه عقب عقب آمد، به دیوار تکیه داد و چون نتوانست خود را روی پا نگه دارد بر زمین افتاد. [ملل و نحل شهرستانی ص ۸۳ ]

۳- تاریخ الامم و الملوک:

عمر بن خطاب به منزل علی که طلحه و زبیر و عده ای از مهاجرین در آن جمع شده بودند، آمد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم یا اینکه برای بیعت خارج شوید‍! [تاریخ الامم و الملوک، ابن جریر طبری ۳/۱۹۸ مصنف، کتاب المحاسن و انفاس الجواهر]

۴- انساب الاشراف از سلیمان تمیمی و ابن عون روایت می کند:

ابوبکر کسی را برای بیعت نزد علی فرستاد تا بیعت نماید اما او بیعت نکرد، بعد عمر آمد و با او قبضه ای از آتش بود، فاطمه را درب منزل دید، فاطمه علیهاالسلام گفت: ای پسر خطاب آیا تو را می بینم که آمده ای منزل ما را به آتش بکشی؟ گفت: آری.... [انساب الاشراف، بلاذری ۱/۵۸۶]

۵- شهرستانی در شرح حال نظام:

عمر فریاد برآورد: خانه را با کسانی که در آن هستند آتش بزنید، در حالی که در خانه کسی جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیه السلام نبود.
به این مطلب در کتاب های زیر که از اهل سنت است نیز اشاره شده است:

۶- عقد الفرید

۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید

۸- کنزالعمال متقی هندی

۹- اعلام النساء

۱۰- الاعتدال، ذهبی

ثانیاً:

شما با نقل گفتار ابن حزم، از على (علیه السلام) انتقاد کرده‏اید نه از شیعه.

على (علیه السلام) که نزد أهل سنت از خلفاى راشدین است و همه کارهاى آنان را توجیه مى‏کنند، پس چه شد که در این مورد از توجیه کار علی (علیه السلام) باز ماندند؟ آیا مى‏دانىد ابن‏حزم کیست؟ ابن‏حزم کسى است که کار عبدالرحمان ابن ملجم را توجیه مى ‏کند و مى ‏گوید: او در کشتن امیرمؤمنان على (علیه السلام) اجتهاد کرد و راه درست رفت. همان على (علیه السلام) که پیامبر (صلى الله علیه و آله) درباره او فرمود: «یَا عَلِی قَاتلُکَ أَشْقَى اْلآخِرِینَ». (المحلّى، ج ۱۰، ص ۴۸۲)

ثالثا:

حضرت فاطمه علیها السلام تا جان در بدن داشت، با ابوبکر سخن نگفت و از او خشمگین بود. (صحیح بخارى، ج ۴، ص ۴۲، ج ۵، ص ۸۲، و ج ۸، ص ۳۰) تمام محدثان و عالمان اتفاق نظر دارند که حضرت فاطمه تا آخرین لحظات عمرش بیعت نکرد بلکه از آنان روى گردان بود!
ابن حجر در شرح صحیح بخارى نقل مى ‏کند: «فاطمه بر ابو بکر خشم گرفت و از او دورى جست تا آن‏که پس از شش روز از دنیا رفت.
همسرش على بر او نماز گزارد و ابوبکر را از این ماجرا آگاه نساخت. (فتح البارى، کتاب المغازى، باب غزوه خیبر، ج ۷، ص ۴۹۳، حدیث ۴۲۴۰ و نیز کتاب الفرائض، ج ۱۲، ص ۵، حدیث ۶۷۲۶)
اکنون مى ‏پرسیم: دخت گرامى پیامبر صلى الله علیه و آله که به حکم روایت بخارى، بهترینِ زنان جهان بود و طبعاً چنین زنى، معصوم یا تالى تلو معصوم است، چرا با ابوبکر بیعت نکرد؟ اگر واقعاً خلافت ابوبکر، مشروع بود، چرا دخت گرامى پیامبر نسبت به وى خشمگین بود؟ کمى صریح‏تر بگوییم، پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله فرموده است:

«مَن مَاتَ وَ لَمْ یَکُن فِی عُنُقِه بَیعَهَ إِمَامٍ فَقَدْ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً».
«هرکس بمیرد، در حالى که با امامى بیعت نکرده باشد، مرگ او مرگ جاهلیت است.» (صحیح مسلم، ج ۶، ص ۲۲، باب حکم من فرّق أمرالمسلمین؛ سنن بیهقى، ج ۸، ص ۱۵۶)

اکنون باید به یکى از این دو پرسش پاسخ داده شود:

الف) دختر گرامى پیامبر صلى الله علیه و آله با ابو بکر بیعت نکرد و بیعت امامى را بر گردن نداشت، آیا نعوذ بالله مرگ او مرگ جاهلیت بود؟

ب) کسى که خود را امام زمان معرفى مى‏کرد، امام واقعى نبوده، بلکه در جایگاه امام واقعى نشسته بود.

مورد نخست را نمى‏توان انتخاب کرد؛ زیرا دختر گرامى پیامبر صلى الله علیه و آله همان بانویى است که خداوند او را از هر رِجْسى تطهیر کرد و پیامبر صلى الله علیه و آله در باره‏اش فرمود: «فَاطِمهُ سَیِّدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ». (صحیح بخارى، ج ۴، ص ۲۱۰؛ مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۵۴)
ونیز فرمود: «یَا فَاطَمه إِنَّ اللَّه یَغضِبُ لِغَضَبِکِ وَیَرْضَى لِرِضَاکِ».( بخارى، ج ۴، ص ۲۵، باب مناقب قرابه رسول اللَّه صلى الله علیه و آله.)
پس باید گفت: او طاهره مطهّره بوده و هرگز بر خلاف فرمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله عمل نکرده است.

در اینجا نتیجه مى ‏گیریم:

حضرت فاطمه با کسى که بیعت نکرد، امام واقعى نبوده و به یقین وقتى از دنیا رفت، بیعت امامى بر گردنش بوده و او کسى جز على ‏بن ابى ‏طالب علیه السلام، وصىّ رسول اللَّه، نبوده است.
به گفته بخارى (به فرض صحّت گفتار وى) على علیه السلام پس از شش ماه بیعت کرد، این سخن حاکى از آن است که این انتخاب، از نظر امام انتخاب صحیحى نبود؛ زیرا آن حضرت هرگز از امر مشروع کناره‏گیرى نمى‏کرد.
شگفت است که این همه مدارک تاریخى بر مظلومیت زهرا و همسر عزیزش و ظلم‏هایى را که بر آن‏ها، از طرف خلافت شد، نادیده مى‏گیرید و بر یک بیعت، آن هم پس از شش ماه بسنده مى‏کنید و از این طریق، بر همه رخدادهاى تلخ، که پس از رحلت حضرت رسول صلى الله علیه و آله پیش آمد، سرپوش مى ‏گذارید!

واحد پاسخگویی به سوالات

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر