غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تتمه ذى الحجة

1 - نامه پيامبر صلّى الله عليه و آله به پادشاهان بزرگ:

در اين ماه در سال 6 ه ق پيامبر صلّى الله عليه و آله نامه هايى به عنوان دعوت به اسلام و يكتاپرستى به پادشاهان كشورهاى مختلف نوشته، همراه با نمايندگانى براى آنها فرستادند.

(بحارالانوار: ج 20، ص 382)

آخر ذى الحجة

1 - مرگ پدر ابوبكر:

در آخر سال 13 ه ق ابوقحافه عثمان بن عامر، پدر ابوبكر، در سن 97، يا 99 يا 104 سالگى از دنيا رفت. ابوقحافه در روز فتح مكه اسلام آورد، و در زمان عمر، بعد از شش ماه و چند روز از مرگ ابوبكر مرد.

(مستدرك سفينة البحار: ج 5، ص 210. شرح ابن ابى الحديد: ج 1، ص 156. مستدرك حاكم: ج 3، ص 244 . استيعاب ابن عبدالبر: ج 8، ص 25. مروج الذهب مسعودى: ج 2، ص 307)

بیست و هفتم ذى الحجة

1 - مرگ مروان:

در اين روز در سال 133 ه ق مروان بن محمد بن مروان بن حكم معروف به مروان حمار آخرين خليفه بنى اميّه كشته شد، و دولت هزار ماهه بنى اميّه منقرض شد.

(تتمة المنتهى: ص 146. زاد المعاد: ص 304. فيض العلام: ص 131)

بیست و پنجم ذى الحجة

1 - اولين نماز جمعه امير المؤمنين عليه السلام:

اين روز مقارن است با اولين جمعه ‏اى كه أميرالمؤمنين عليه السلام بعد از بيعت مردم با آن حضرت نماز جمعه خواندند.

(منتخب التواريخ: ص 159)

بیست و چهارم ذى الحجة

1 - روز مباهله:

اين روز از يك سو روز مباهله اهل بيت عليهم السلام با نصارى نجران است و از سوى ديگر نزول آيه تطهير در شأن اهل بيت عليهم السلام در اين روز بوده است.

(مسار الشيعة: ص 22 - 23. العدد القوية: ص 307 - 308. مصباح كفع می : ج 2، ص 601. بحار الانوار: ج 97، ص 168، 384. فيض العلام: ص 127 - 129. زاد المعاد: ص 287)

بیست و دوم ذى الحجة

1 - شهادت ميثم تمّار:

در اين روز در سال 60 ه ق ميثم تمّار به دليل وفادارى به امام حسين عليه السلام به دست ابن زياد به دار آويخته شد و به شهادت رسيد .

(اعلام الورى: ج 1، ص 343. قلائد النحور: ج ذى الحجة، ص 416. منتخب التواريخ: ص 131. مراقد المعارف: ج 2، ص 340. وقايع المشهور: ص 240)

تاريخ شهادت ميثم 19 ذى الحجه و روز عاشورا نيز نقل شده است.

(مستدرك سفينة البحار: ج 5، ص 214)

بیستم ذى الحجة

1 - خروج ابراهيم بن مالك اشتر براى جنگ با ابن زياد:

هنگا می كه كوفه را جناب مختار رحمة الله از قتله سيّد الشّهداء عليه السلام پاك كرد، در اين روز ابراهيم بن مالك اشتر با 12000 يا به روايت ابن نما با كمتر از 20000 نفر براى جنگ با ابن زياد از كوفه خارج شد و مختار به مشايعت او رفت. لشكر ابراهيم تا كنار نهر خازر در پنج فرسخى موصل رفت، و آن مكان را لشكرگاه كرد. عبيدالله به موصل آمد و آنجا را با سى هزار يا هشتاد هزار سواره تصرّف كرد و آماده جنگ با لشكر ابراهيم شدند.

هجدهم ذى الحجه

1 - عيد غدير:

در اين روز در سال دهم هجرت واقعه غدير در بازگشت از حجة الوداع به وقوع پيوست، و طى سه روز كه كاروان

صد و بيست هزار نفرى حجاج در غدير خم توقف داشتند پيامبر صلّى الله عليه و آله در بلندترين خطبه خود على بن ابى طالب و يازده امام‏ عليهم السلام بعد از او را به عنوان امامان مردم تا روز قيامت معرفى كردند و از همه آن جمعيّت بيعت گرفتند.

پانزدهم ذى الحجه

1 - ولادت امام هادى عليه السلام:

امام هادى عليه السلام بنابر مشهور در چنين روزى از سال 212 يا 214 ه ق، در قريه صريا نزديكى مدينه به دنيا آمد.

(توضيح المقاصد: ص 30. كافى: ج 2، ص 551. ارشاد: ج 2، ص 298. اعلام الورى: ج 2، 109. فيض العلام: ص 121. بحار الانوار: ج 50، ص 116 - 117. مناقب ابن شهر آشوب: ج 4، ص 382 )

چهاردهم ذى الحجه

1 - بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها:

(بحار الانوار: ج 95، ص 189. مستدرك سفينة البحار: ج 2، ص 216)

در اين روز يا شب آن در سال هفتم هجرت، فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها بخشيده شد، و حضرت رسول صلّى الله عليه و آله بر اين بخشش شاهد گرفتند. قول ديگر در اين باره 15 رجب است.

(مصباح كفع می : ج 2، ص 598)

سیزدهم ذى الحجه

1 - شق القمر:

در شب 14 ذى الحجه واقعه شق القمر به اعجاز پيامبر صلّى الله عليه و آله در مكه رخ داد.

(رياحين الشريعة: ج 2، ص 257. فيض العلام: ص 120. بحار الانوار: ج 17، ص 350 - 353)

بعضى اين واقعه را در شب 18 اين ماه گفته ‏اند.

یازدهم ذى الحجه

1 - روز نوشتن دعاى صباح:

در اين روز امیرالمومنین عليه السلام به تعليم پيامبر صلّى الله عليه و آله دعاى شريف صباح را به دست مبارك خود نوشتند.

(بحار الانوار: ج 91، ص 247)

2 - افشاء سر ولايت توسّط عايشه:

در اين روز در سال دهم هجرت در حجة الوداع پيامبر صلّى الله عليه و آله به حفصه سرّى را بيان فرمود و به او تذكر داد كه اگر اين سرّ را با كسى بازگو كنى، لعنت خدا و ملائكه و تمامی مردم بر تو باد.
حفصه بلافاصله آن سِر را به عايشه گفت.

(وقايع المشهور: ص 229. تفسير قرطبى: ج 5، ص 172)

عايشه هم آن را به ابوبكر بازگو كرد و ابوبكر هم عمر را در جريان قرار داد. كار به جائى رسيد كه آن چهار زن و مرد تصميم گرفتند پيامبر صلّى الله عليه و آله را مسموم كنند.

جبرئيل پيامبر صلّى الله عليه و آله را با خبر كرد و آن حضرت آنها را از توطئه و افشاء سرّ خبر داد. سپس حفصه را طلاق دادند، ولى بعداً به اصرار بعضى رجوع فرمودند و آيات سوره تحريم نازل شد.

وَ إذْ أسَرَّ النَّبِيُّ إلى بَعْضِ أزْواجِهِ حَديثاً فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أظْهَرَهُ اللهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبيرُ إنْ تَتُوبا إلَى اللهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ.

(سوره تحريم، آيات 3 - 4)

اين دو زن چه كرده بودند كه خداوند در سوره تحريم آنها را به زن نوح و لوط عليهماالسلام تشبيه نموده است ؟

ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأتَ نُوحٍ وَ امْرَأتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النّارَ مَعَ الدّاخِلينَ.

(تحريم/10. رياحين الشريعة: ج 2، ص 382 - 383. به نقل از تفسير خازن بغدادى، فخر رازى، زمخشرى‏بحار الانوار: ج 22، ص 233)

در آخر آيه 4 اين سوره آمده است: اگر شما دو زن ياور هم شويد براى قتل آن حضرت، خداوند و جبرئيل و صالح المؤمنين يعنى امیرالمومنین عليه السلام و ملائكه ياور پيامبر صلّى الله عليه و آله هستند.

(تفسير برهان: ج 4، ص 352 - 353. بحار الانوار: ج 22، ص 228 - 231)

«تظاهروا» در آيه شريفه خطاب به عايشه و حفصه است، و معنايش اين است كه آنان تعاون بر اذيّت پيامبر صلّى الله عليه و آله نموده سرّ آن حضرت را فاش كردند و زنان آن حضرت را اذيّت نمودند.

(رياحين الشريعة: ج 22، ص 382 - 383. به نقل از تفسير خازن بغدادى، فخر رازى، زمخشرى)

عمر میگويد: مراد از اين دو زن كه در اذيّت پيامبر صلّى الله عليه و آله هم پيمان بودند عايشه و حفصه است.

(بحار الانوار: ج 22، ص 232. صحيح بخارى: ج 6، ص 195 - 197)

دهم ذى الحجه

1 - عيد قربان:

روز عيد اضحى است، و در اين روز حجاج بيت الله الحرام براى رمی جمرات و قربانى كردن در منى به سر میبرند.

(توضيح المقاصد: ص 30. مسار الشيعة: ص 18)

2 - شهادت عبدالله محض و جمعى از آل حسن عليه السلام:

در اين روز در سال 145 ه ق جناب عبدالله محض بن حسن مثنى بن امام حسن مجتبى عليه السلام در سن 57 سالگى همراه با جمعى از برادران و پسر عموهاى خود در زندان منصور دوانيقى لعنة الله عليه به شهادت رسيدند. زندان آنان به گونه‏ اى بود كه روز و شب در آن مشخص نبود.

برادران عبدالله محض حسن و ابراهيم بودند، مادر اين دو بزرگوار فاطمه بنت الحسين عليه السلام بود. فرزندان عموى عبدالله محض ، يعقوب، اسحاق، ابوالحسن على العابد، عباس و عبدالله بودند.

بعضى از اين بزرگواران مثل ابراهيم بن حسن زنده دفن شدند. بعضى ديگر هنگامی كه داخل خانه بودند سقف را روى آنها خراب كرد و شهيد شدند. مرقد آل حسن عليه السلام در هاشميه نزديك بغداد است، كه مشهور به قبور سبعه است.

(مراقد المعارف: ج 2، ص 15. كتاب المعقبين من ولد الامام امير المؤمنين عليه السلام: ص 123 - 124)

منصور به خاطر عداوت خاصى كه با اهل بيت عليهم السلام داشت، مدتى قبل از شهادت آن بزرگواران، در سال 144 ه ق دستور داد آل حسن عليه السلام را با غل و زنجير بر گردن و پا، بر مركبهاى چموش و بدون روانداز سوار كرده به ربذه ببرند. آنان را با اين حال در مقابل آفتاب با بدن برهنه در مقابل منصور نگه داشتند. عبدالله محض خطاب به منصور فرمود: «آيا ما در روز بدر با اسراى شما چنين كرديم» ؟ اين كلام بر منصور گران آمد و برخاست و رفت. هنگامی كه آن بزرگوار را با اين حال از مدينه بيرون می بردند، امام صادق عليه السلام از پس پرده ‏اى به آنان نگاه كرد و آنقدر گريست كه اشك بر محاسن شريفش جارى شد و فرمود: به خدا قسم بعد از اين جماعت حرمتى براى خداوند حفظ نكرده‏ اند.

(مراقد المعارف: ج 2، ص 19. مقاتل الطالبين: ص 144، 196، 205)

3 - نماز عيد امام رضا عليه السلام در خراسان:

در اين روز آقا و مولايمان حضرت ثامن الحجج عليه السلام به خواهش مأمون، در خراسان براى نماز عيد تشريف فرما شدند. مأمون با ديدن ازدحام مردم براى شركت در نماز به امامت حضرت، دستور داد از نيمه راه باز گردند، چرا كه ترسيد مردم بر او شورش كنند.

(قلائد النحور: ج ذى الحجه، ص 383)

در مراجعت از اين نماز بود كه حضرت رضا عليه السلام از خداوند تقاضاى مرگ فرمود.

نهم ذى الحجه

1 - روز عرفه:

در روز عرفه

(مسار الشيعة: ص 18. توضيح المقاصد: ص 30. مصباح كفع می : ج 2، ص 600)

زيارت امام حسين مستحب است، چه اينكه خداوند ابتدا به زوار امام حسين عليه السلام نظر می ‏كند زيرا همه حلال زاده ‏اند، و بعد به زوار با معرفت خويش در عرفات نظر می ‏كند.

(زاد المعاد: ص 262. بحار الانوار: ج 97، ص 384)

2 - شهادت حضرت مسلم و هانى:

در اين روز در سال 60 ه ق محمّد بن كثير و پسرش در كوفه به جرم مهماندارى و طرفدارى از مسلم بن عقيب عليه السلام به شهادت رسيدند. در شب عرفه جناب مسلم بن عقيل عليه السلام به منزل طوعه رفتند.

(فيض العلام: ص 113)

در روز عرفه سال 60 ه ق كه چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقيل و هانى بن عروه را در كوفه شهيد كردند.

(ارشاد: ج 2، ص 66. اعلام الورى: ج 1، ص 445. مصباح كفع می : ج 2، ص 600. بحار الانوار: ج 44، ص 363. مسار الشيعة: ص 18. فيض العلام: ص 115)

................................

- خاندان حضرت مسلم:

نام مباركش مسلم و پدرش عقيل، و مادرش عطيّه، و همسر آن حضرت رقيه دختر امیرالمومنین عليه السلام است.

(مروج الذهب: ج 3، ص 69 - 70. مراقد المعارف: ج 2، ص 307، 316. منتخب التواريخ: ص 292 - 293. فرسان الهيجاء: ج 1، ص 62، 120)

پيامبر صلّى الله عليه و آله فرمود: «چشم مؤمنان بر او گريان است، و ملائكه مقرب الهى بر او درود می ‏فرستند».

امام حسين عليه السلام هنگامی كه آن حضرت را به سوى كوفه فرستادند، در قسمتى از نامه به اهل كوفه چنين فرمودند: «برادرم و پسر عمويم و فرد مورد اطمينان از اهل بيتم را نزد شما فرستادم». هنگامی كه امام حسين عليه السلام خبر شهادت آن حضرت و هانى را شنيد، چند بار فرمود: «انا للَّه و انا اليه راجعون». سپس فرمود: «خيرى در زندگى بعد از آنها نيست». از جمله وصاياى آن حضرت به ابن سعد اين بود كه كسى را به نزد امام حسين عليه السلام بفرستد كه آن حضرت به سوى كوفه نيايد.

..........................

- شهادت و دفن بدن حضرت مسلم:

در غربت و مظلوميت آن حضرت همين بس كه از پشت بام ها دسته‏ هاى نى را آتش می زدند و بر سر آن حضرت میريختند. همچنين زمانى كه چشم ابن زياد بر آن حضرت افتاد، زبان به جسارت أميرالمؤمنين و امام حسين عليهماالسلام و عقيل گشود. در بالاى دارالاماره با لب تشنه سر از بدن نازنيش جدا كردند و بدنش را از بالاى قصر به پائين انداختند. بعد از شهادت ريسمان به پاى مباركش بسته و در ميان بازار كوفه می كشيدند. سپس بدن مباركش را به دار زده و سر مطهرش را به دمشق فرستادند.

در دفن بدن مطهر دو نظر است: يكى اينكه جمعى از قبيله هانى آمدند و بدنهاى مطهر مسلم بن عقيل و هانى را دفن كردند.

(مراقد المعارف: ج 2، ص 318. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 106)

ديگر اينكه نيمه شب زوجه ميثم تمّار به همراهى چند نفر از جمله همسر هانى بن عروه، بدنها را در كنار مسجد اعظم كوفه دفن كردند.

(وسيلة الدارين: ص 209، از ثعلبى)

..................................

- هانى بن عروه:

اما جناب هانى كه پدرش عروه است، از اصحاب پيامبر صلّى الله عليه و آله و از بزرگان و خواص شيعه و مخلصين در محبّت أميرالمؤمنين عليه السلام بود، و در جنگهاى صفين، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود.

(مراقد المعارف: ج 2، ص 318، 359، 361. منتخب التواريخ: ص 294 - 295. فرسان الهيجاء: ج 2، ص 139 - 143. وسيلة الدارين: ص 208 - 209)

جناب هانى بزرگ طايفه مذحج بود و در قبيله خود داراى نفوذ فراوانى بود. هنگامی كه اهل كوفه عهد و پيمان خود را شكستند و بى وفائى خود را نسبت به اهل بيت عليهم السلام و مسلم بن عقيل ثابت كردند، جناب هانى بن عروه آن حضرت را پناه داد. پس از آن محمّد بن اشعث حبيث جناب هانى و عده‏ اى از شيعيان را دستگير كرد.

بعد از شهادت مسلم بن عقيل و شكستن سر و بينى جناب هانى توسّط ابن زياد ملعون، آن خبيث دستور داد سر جناب هانى را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا كردند و با طنابى كه به پاى آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقيل عليه السلام در بازار كوفه روى زمين كشيدند و سپس به دار زدند، و سپس بدن هانى همراه با بدن مسلم دفن شد.

3 - روز سد الابواب:

در اين روز به امر پيامبر صلّى الله عليه و آله همه درهاى منازل اصحاب به طرف مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله بسته شد، جز در خانه أميرالمؤمنين عليه السلام كه به دستور خاص الهى آن را نبستند.

(توضيح المقاصد: ص 30. بحار الانوار: ج 97، ص 384، ج 95، ص 189. مصباح كفع می : ج 2، ص 600. وقايع المشهور: ص 226)

عده ‏اى ار اصحاب عرض كردند: يا رسول الله، چرا همه دربها را جز در خانه على عليه السلام بستيد ؟ حضرت فرمودند: «من تابع وحى پروردگار هستم»، و در روايتى ديگر است كه پيامبر صلّى الله عليه و آله ‏خطبه‏ اى ايراد فرمود و در ضمن آن فرمود: «اى مردم، خداوند متعال به موسى و هارون امر فرمود خانه هائى بنا كنند، و امر فرمود كه جنب در آن خانه‏ ها بيتوته نكنند و زنها داخل آنها نشوند مگر هارون و ذريّه هارون. على بن ابى طالب عليه السلام براى من به منزله هارون است براى موسى. پس براى احدى از زنها و جنب حلال نيست كه به مسجد من داخل شود».

پيامبر صلّى الله عليه و آله ايستادند و فرمودند: «عده ‏اى رضايت قلبى ندارند كه على بن ابى طالب عليه السلام در همه وقت و هر حالتى ساكن مسجد باشد، در حالى كه آنها بيرون شده‏ اند و به خدا قسم كه من آنها را بيرون نكرده‏ ام و على عليه السلام را من ساكن مسجد قرار نداده ‏ام، بلكه خداوند آنها را بيرون نموده و على عليه السلام را ساكن مسجد قرار داده است، و منزلت او نزد من مانند منزلت هارون نزد موسى عليه السلام است. سپس در فضائل على عليه السلام كلماتى فرمودند، تا آنجا كه فرمودند: «هر كس از اين موضوع ناراحت است برود آنجا»، و اشاره به طرف شام كردند.

(علل الشرايع: ج 1، ص 262. تذكرة الخواص ابن جوزى: ص 46)

هشتم ذى الحجه

1 - توطئه ترور امام حسين عليه السلام:

در اين روز در سال 60 هجرى به دستور يزيد لعين سى نفر از شياطين بنى اميّه از شام براى دستگيرى و يا كشتن امام حسين عليه السلام به بهانه حج وارد مكه شدند.

(قلائد النحور: ج ذى الحجه، ص 375. فيض العلام: ص 113)

هفتم ذى الحجه

1 - شهادت امام باقر عليه السلام:

در چنين روزى مصادف با دوشنبه، در سال 114 ه ق امام باقر عليه السلام توسّط هشام بن عبدالملك مسموم و شهيد شد.

(توضيح المقاصد: ص 29. فيض العلام: ص 110)

ششم ذى الحجه

1 - ازدواج امير المؤمنين و حضرت زهرا عليهم السلام :

در اين روز در سال 2 ه ق، آقا و سرور ما خاتم الانبياء صلّى الله عليه و آله، أميرالمؤمنين عليه السلام را به سيّده نساء عالميان فاطمه زهرا بتول عذراء سلام الله عليها تزويج فرمود.

(تتمة المنتهى: ص 137. بحار الانوار: ج 43، ص 97)

پنجم ذى الحجه

1 - جنگ سويق :

در اين ماه در سال 2 ه ق غزوه سويق به وقوع پيوست.

(بحار الانوار: ج 20، ص 2 - 3. نور الابصار شبلنجى: ج 1، ص 82)

ابوسفيان بعد از واقعه بدر نذر كرد كه با زنى نزديكى نكند و روغن به خود نمالد تا انتقام خويش را از پيامبر صلّى الله عليه و آله بگيرد. به اين منظور همراه دويست نفر به عريض از نواحى مدينه رفتند و دو خانه و چندين نخل را آتش زدند و دو نفر از بزرگان انصار را در آنجا كشتند تا او به نذر خود عمل كرده باشد.

یکم ذى الحجة

1 - عزل ابوبكر از تبليغ سوره برائت:

در اين روز در سال نهم هجرت، ابوبكر از تبليغ سوره برائت عزل شد و سپس پيامبر صلّى الله عليه و آله امیرالمومنین عليه السلام را روانه فرمود كه آيات برائت را از ابوبكر بگيرد و خود بر اهل مكه قرائت فرمايد.

فصل دوازدهم «ذی الحجة الحرام»

ماه ذى الحجه بسيار پر حادثه و پر خاطره است. روزهاى ماندگارى از شيرين‏ ترين روزهاى تاريخ اهل بيت عليهم السلام، در كنار وقايعى جانسوز در اين ماه جمع شده است.

روزهاى 1، 6، 8، 9، 10، 11، 13، 14، 15، 18، 20، 22، 24، 27، 29، 30 حامل اين اتفاقات هستند كه آنها را مرور می كنيم:

* عيد غدير، ولادت امام هادى عليه السلام، عيد قربان، خلافت ظاهرى امیرالمومنین عليه السلام، روز مباهله، روز خاتم بخشى أميرالمؤمنين عليه السلام، نزول سوره هل اتى ايام سرور شيعيان در اين ماه است.

* شهادت امام باقر عليه السلام، بردن امام كاظم عليه السلام به زندان بصره، شهادت حضرت مسلم و هانى در كوفه، شهادت عبدالله محض و جمعى از آل حسن عليه السلام، شهادت ميثم تمّار، وفات على بن جعفر عليه السلام روزهاى حزن آل محمّد صلّى الله عليه و آله در اين ماه به شمار می آيد.

* مرگ پدر ابوبكر، مرگ هند مادر معاويه، قتل عمر، قتل عثمان، انقراض دولت هزار ماهه بنى اميّه، مرگ منصور دوانيقى روزهائى است كه برائت از دشمنان اهل بيت عليهم السلام را در دلها تجديد می كند.

* روز عرفه، شق القمر، ازدواج امیرالمومنین و حضرت زهرا عليهماالسلام، جنگ سويق، نامه پيامبر صلّى الله عليه و آله به پادشاهان بزرگ، بيعت عقبه، بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها، عزل ابوبكر از تبليغ سوره برائت، روز سد ابواب به مسجد پيامبر صلّى الله عليه و آله، افشاء سر ولايت توسّط عايشه، توطئه ترور امام حسين عليه السلام، دعوت عمومی حضرت مسلم عليه السلام در كوفه ، حركت امام حسين عليه السلام از مكه به عراق، روز نوشتن دعاى صباح، اولين نماز جمعه أميرالمؤمنين عليه السلام، آغاز نامه ها براى جنگ صفين، واقعه حرّه، خروج ابراهيم بن مالك اشتر براى جنگ با ابن زياد ، هر يك فرازهاى مهم و بياد ماندنى از تاريخ اسلام است.

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر