غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بیستم محرم:دفن بدن جون در كربلا

بیستم محرم
دفن بدن جون در كربلا:

بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شريف جون غلام ابى ذر غفارى را پيدا كردند در حالى كه صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن كردند. (منتخب التواريخ: ص 311)


جون كسى بود كه امیرلمومنین عليه السلام او را به 150 دينار خريد و به ابوذر بخشيد. هنگا می كه ابوذر را به ربذه تبعيد كردند اين غلام براى كمك به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد و در خدمت امیرلمومنین عليه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى عليه السلام و سپس به خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و همراه آن حضرت از مدينه به مكه و از مكه به كربلا آمد.
هنگا می كه جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد و براى ميدان رفتن و دفاع از حريم ولايت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در اين سفر به اميد عافيت و سلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را به خاطر ما مبتلا مساز .
جون خود را بر قدمهاى مبارك امام حسين عليه السلام انداخت و بوسيد و گفت: اى پسر رسول خدا، هنگا می كه شما در راحتى و آسايش بوديد من كاسه ليس شما بودم، و حال كه به بلا گرفتار هستيد شما را رها كنم؟
جون با خود فكر كرد: من كجا و اين خاندان كجا؟ لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نيز رنگ من سياه است. يا اباعبدالله ، لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش گردد و شرافت خانوادگى به دست آورم و روسفيد شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمی ‏شوم تا خون سياه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می ‏گفت و گريه می ‏كرد به حدّى كه امام حسين عليه السلام گريستند و اجازه دادند.
با آنكه جون پيرمردى 90 ساله بود، ولى بچه‏ها در حرم با او انس فراوانى داشتند. او به كنار خيمه‏ ها براى خداحافظى و طلب حلاليّت آمد، كه صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هريك را به زبانى ساكت كرد و به خيمه‏ها فرستاد و مانند شيرى غضبناك روى به آن قوم ناپاك كرد. او جنگ نمايانى كرد، تا آنكه اطراف او را گرفتند و زخمهاى فراوانى به او وارد كردند. هنگا می كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گريست، و دست مبارك بر سر و صورت جون كشيد و فرمود: «اللهم بيّض وجهه و طيّب ريحه و احشره مع محمد و آل محمد عليهم السلام: بار الها رويش را سفيد و بويش را خوش فرما و با خاندان عصمت عليهم ‏السلام محشورش نما. از بركت دعاى حضرت روى غلام مانند ماه تمام درخشيدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسيد. چنانكه وقتى بدن او را بعد از ده روز پيدا كردند صورتش منّور و بويش معطر بود.
(وسيلة الدارين فى انصار الحسين عليه السلام: ص 115)

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر