غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

علت اینکه چرا در قیامت حضرت علی علیه السلام میزان عمل است نه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم باید بگوییم که اولا: امیر المؤمنین علی علیه السلام نفس پیغمبر است یعنی وقتی می گوییم علی(ع) یعنی خود پیغمبر(ص) پس از این حیث هیچ فرقی نمی کند بین علی(ع) و پیغمبر. ثانیا: درست است که علی(ع) نفس پیغمبر(ص) است اما آنچه مهم است این است که جایگاه پیغمبر از حیث مقام و منزلت بالاتر از علی(ع) است چرا که مولا امیر المؤمنین(ع) توسط پیغمبر عظیم الشأن به جانشینی ایشان منصوب شده اند و علی (ع) خلیفه و جانشین پیغمبر(ص) محسوب می شود، پس پیغمبر حاکم است و میزان سنجش اعمال علی(ع) است. و در روایتی که از نبی مکرم اسلام(ص) آمده: َ لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُکَ إِلَّا مُنَافِقٌ أَوْ وَلَدُ زِنْیَةٍ[1]  پیغمبر خطاب به علی (ع) فرمود: دوست ندارد تو را به جز مؤمن و دشمنی ندارد با تو به جز منافق یا ولد زنا. سند این روایت صحیح است و از این حیث، هم شیعه و هم سنی این روایت را تأیید می کند. ثالثا: این عمل نشانه اهمیت امامت و ولایت بعد از پیغمبر است و چون جایگاه امامت و ولایت بسیار مهم است پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم گاه به صورت کلی وگاه نیز به گونه مشخص، در موارد مختلف جانشین خویش را به نحو روشن معرفی کرده بود، به گونه‏ای که هر یک از آنها حجت را بر افراد آگاه و حقیقت‏جو تمام می‏کند. ولی در عین حال آن حضرت برای آنکه پیام مهم خود را به گوش همه مسلمانان از دور و نزدیک برساند و راه را بر هر گونه تردید و تشکیک در این زمینه کاملا ببندد، به هنگام مراجعت از حجة الوداع در سرزمینی به نام غدیر خم توقف نمود و به همراهان فرمود از جانب خداوند مأموریت دارد که پیامی را به آنان برساند؛ پیامی الهی که حاکی از انجام وظیفه بزرگی بوده و چنانچه انجام نگیرد، پیامبر رسالت خود را انجام نداده است. در اینجا آیه مرتبط با این بحث و دلیل فضیلیت و برتری امامت امیر المؤمنین علی(ع) بعد از پیغمبر(ص) را خدمتتان بیان می کنیم: «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»[2] یعنی: آنها که کافر شدند می‏گویند: «تو پیامبر نیستی!» بگو: «کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!»علت اینکه چرا در قیامت حضرت علی علیه السلام میزان عمل است نه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم باید بگوییم که اولا: امیر المؤمنین علی علیه السلام نفس پیغمبر است یعنی وقتی می گوییم علی(ع) یعنی خود پیغمبر(ص) پس از این حیث هیچ فرقی نمی کند بین علی(ع) و پیغمبر. ثانیا: درست است که علی(ع) نفس پیغمبر(ص) است اما آنچه مهم است این است که جایگاه پیغمبر از حیث مقام و منزلت بالاتر از علی(ع) است چرا که مولا امیر المؤمنین(ع) توسط پیغمبر عظیم الشأن به جانشینی ایشان منصوب شده اند و علی (ع) خلیفه و جانشین پیغمبر(ص) محسوب می شود، پس پیغمبر حاکم است و میزان سنجش اعمال علی(ع) است. و در روایتی که از نبی مکرم اسلام(ص) آمده: َ لَا یُحِبُّکَ إِلَّا مُؤْمِنٌ وَ لَا یُبْغِضُکَ إِلَّا مُنَافِقٌ أَوْ وَلَدُ زِنْیَةٍ[1]  پیغمبر خطاب به علی (ع) فرمود: دوست ندارد تو را به جز مؤمن و دشمنی ندارد با تو به جز منافق یا ولد زنا. سند این روایت صحیح است و از این حیث، هم شیعه و هم سنی این روایت را تأیید می کند. ثالثا: این عمل نشانه اهمیت امامت و ولایت بعد از پیغمبر است و چون جایگاه امامت و ولایت بسیار مهم است پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم گاه به صورت کلی وگاه نیز به گونه مشخص، در موارد مختلف جانشین خویش را به نحو روشن معرفی کرده بود، به گونه‏ای که هر یک از آنها حجت را بر افراد آگاه و حقیقت‏جو تمام می‏کند. ولی در عین حال آن حضرت برای آنکه پیام مهم خود را به گوش همه مسلمانان از دور و نزدیک برساند و راه را بر هر گونه تردید و تشکیک در این زمینه کاملا ببندد، به هنگام مراجعت از حجة الوداع در سرزمینی به نام غدیر خم توقف نمود و به همراهان فرمود از جانب خداوند مأموریت دارد که پیامی را به آنان برساند؛ پیامی الهی که حاکی از انجام وظیفه بزرگی بوده و چنانچه انجام نگیرد، پیامبر رسالت خود را انجام نداده است. در اینجا آیه مرتبط با این بحث و دلیل فضیلیت و برتری امامت امیر المؤمنین علی(ع) بعد از پیغمبر(ص) را خدمتتان بیان می کنیم: «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»[2] یعنی: آنها که کافر شدند می‏گویند: «تو پیامبر نیستی!» بگو: «کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!»
اخبار بسیار در اغلب کتب از ائمه طاهرین (ع) و از طرق مخالفین که در برهان نقل کرده که مراد از شاهد امیر المؤمنین علیه السّلام است که اوّل مؤمنین بخدا و رسول است و آیات بسیار در شأن او نازل شده مثل آیه انفسنا در مباهله، آیه رکوع، آیه عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ‏، آیه بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ، آیه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ، آیه کُلَّ شَیْ‏ءٍ أَحْصَیْناهُ فِی إِمامٍ مُبِینٍ، آیه کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ آیه تطهیر و بسیار آیات دیگر مخصوص بقرینه منه که بمنزله نفس نفیس پیغمبر است و برادر و پسر عم و داماد او است و نسل پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم تا دامنه قیامت از او بوجود آمده و وصی و خلیفه او است دارای ولایت کلیه الهیه و غیر اینها که اگر پیغمبر(ص‏) هیچ معجزه و دلیلی نداشت فقط شهادت علی علیه السّلام لمکان عصمت و طهارتش کافی بود بر اثبات نبوت او .
کلام در این آیه شریفه در چند جمله واقع میشود: جمله اولی در اینکه کفار و مشرکین منکر رسالت حضرت بودند و حضرت مدّعی رسالت بود و البته مدعی باید اقامه حجت و دلیل بر دعوای خود کنند که گفتند وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا اعمّ از مشرکین و یهود و نصاری و مجوس و سایر فرق کفار لَسْتَ مُرْسَلًا بلکه کذّاب و مفتری و مجنونش شمردند حضرت اقامه دلیل بر دعوای خود نمود که من دو شاهد بزرگ دارم خدا و کسی که نزد او است علم کتاب.
جمله ثانیه- شهادت خداوند را از چه راهی میتوان اثبات کرد که میفرماید قُلْ کَفی‏ بِاللَّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ معجزات صادره از آن حضرت که اعظم آنها همین قرآن است و سایر معجزات چه معجزات بدنی آن حضرت و چه خارجی بسیار است.
جمله ثالثه- وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ اخبار قریب بتواتر داریم که مراد امیر المؤمنین علیه السّلام است و در بعض آنها و ائمه طاهرین هستند، و می‏گوییم اگر مراد از کتاب قرآن مجید باشد عالم بظاهر و باطن بلکه هفتاد بطن و عالم بتأویلات قرآن منحصر باین خاندان است چنانچه میفرماید وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ (آل عمران آیه 7)، و اگر مراد لوح محفوظ است اینها عالم بآن هستند و لکن نظر به اینکه در بسیاری از اخبار مذکوره قضیّه وصیّ حضرت سلیمان علیه السّلام که تخت بلقیس را طرفة العین حاضر کرد خدا میفرماید قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ (نمل آیه 40) ذکر فرموده و تقابل انداخته با این جمله وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ مناسب با قرآن و لوح محفوظ نیست بلکه ممکن است بگوئیم اسم اعظم الهی است که من عنده علم من الکتاب یک جزء از اسم اعظم را میدانست و امیر المؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السّلام تمام آن را میدانستند مگر آنچه خدا برای خود نگاه داشته که در اخبار دارد نسبت من الکتاب با علم الکتاب مثل قطره است نسبت بدریای اخضر.[3]

[1] . وسائل‏الشیعة ج2، ص 319.
[2] . سوره الرعد آیه 43.
[3] . أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‏7، ص: . 354

منتشرشده در مقالات عمومی

مقدمه:

اعتقاد شیعیان این است که بر بدن مطهر یک معصوم، جز معصومی دیگر نمی تواند نماز خوانده و آنرا کفن کرده و به خاک بسپارد، و در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد.

یکی از شبهاتی که مطرح می‌شود این است که هنگام شهادت امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) چه کسی او را غسل داده و کفن می‌کند، با توجه به‌اینکه معصوم را فقط معصوم غسل و کفن می‌دهد؟ 

پاسخ اجمالی این شبهه این است که معصوم را جز معصوم غسل نمی‌دهد و کفن نمی‌کند، این قاعده‌ای است قطعی و امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نیز توسط سیدالشهداء (علیه‌السّلام) غسل داده می‌شود.

بر این اساس امیرالمومنین علی علیه السلام مامور بود که بدن پیامبر اکرم را نماز خوانده و غسل داده و کفن کرده و به خاک بسپارد و وقتی به این امر واجب اقدام نمود غاصبان خلافت از فرصت استفاده کرده و خلافت را غصب کردند.

البته نظیر این امر وجوبی در دیگر ائمه نیز دیده می شود که به اذن خدا با این که از معرکه دور بوده اند برای نماز و کفن و دفن به مزار معصوم قبل از خود رفته اند.

 چنانکه امام سجاد علیه السلام با اینکه همراه اسرا بود اما مامور دفن پدر بزرگوار نیز خود بوده است ، و علامه مجلسی در اینباره می نویسد: به حسب ظاهر چنین بود(که بنی اسد خود بدن امام را دفن کردند) اما در واقع امام را به غیر از امام دفن نمی کند. 

حضرت امام زین العابدین علیه السلام به اعجاز امامت آمد و جسد مطهر آن حضرت و بلکه سایر شهدا را دفن کرد

 نیز در جریان شهادت امام رضا علیه السلام که در طوس به شهادت رسید امام جواد علیه السلام به قدرت الهی از مدینه به طوس آمد و امور غسل و کفن امام را خود عهده دار شد

چرا باید امام را امام دفن کند؟

غسل رسول خدا (ص) توسط امام علی(ع)

روایاتی وجود دارد که در آنها حضرت علی (علیه‌السّلام) به‌عنوان متولّی غسل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی شده است، و همچنین بیان شده است که علت این امر هم به خاطر وصی بودن آن حضرت است.

هر پیغمبری را وصی او غسل می‌دهد

روایت عبدالله بن مسعود از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم):

حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اَحْمَدَ الدَّقَّاقُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ الْجُنَیْدِ الرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو عَوَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ اَبِیهِ عَنْ مِینَا مَوْلَی عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قُلْتُ لِلنَّبِیِّ (علیه‌السّلام) یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ یُغَسِّلُکَ اِذَا مِتَقَالَ یَغْسِلُ کُلَّ نَبِیٍّ وَصِیُّهُ قُلْتُ فَمَنْ وَصِیُّکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِب (علیه‌السّلام). ..

عبد اللَّه بن مسعود گوید: به پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرض کردم وقتی از دنیا بروید چه کسی شما را غسل می‌دهد؟ فرمودند: هر پیغمبری را وصی او غسل می‌دهد عرض کردم وصی شما کیست یا رسول اللَّه؟ فرمود علی بن ابی طالب.... [۱]

روایت سلمان فارسی از غسل پیامبر(ص)

عَنْ اَبَانِ بْنِ اَبِی عَیَّاشٍ عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ قَالَ سَمِعْتُ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ.... قَالَ سَلْمَانُ فَاَتَیْتُ عَلِیّاً (علیه‌السّلام) وَهُوَ یُغَسِّلُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم اَوْصَی عَلِیّاً (علیه‌السّلام) اَنْ لَا یَلِیَ غُسْلَهُ غَیْرُه.... . [2]

سلمان گفت: نزد علی (علیه‌السّلام) آمدم در حالی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را غسل می‌داد. زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به علی (علیه‌السّلام) وصیّت کرده بود که کسی غیر او غسلش را برعهده نگیرد.

غسل پیامبر (ص) از منظر امام صادق (ع)

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: در نامه مهر و موم شده‌ای که از آسمان نازل شد چنین آمده است که یاعلی تو مرا غسل بده و غیر تو کسی مرا غسل ندهد، به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفتم: پدر و مادرم به فدای شما! من توانایی غسل شما را به تنهایی دارم؟ فرمود: 

جبرئیل به این امر کرده و خدا نیز به آن امر کرده است. حضرت علی (علیه‌السّلام) به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: پس اگر توانایی بر این کار نداشتم آیا از دیگری کمک بگیرم تا با من باشد؟

جبرئیل فرمود: یا محمد به علی (علیه‌السّلام) بگو به درستی که خدا امر می‌کند که پسر عمویت را باید غسل بدهی، و فقط سنت بر این است که انبیاء را غسل نمی‌دهند مگر اوصیای آنها و جز این نیست که هر نبی را وصی بعد از او غسل می‌دهد؛ 

و این از حجت‌های خداست بر امت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به‌خاطر اجتماعی که کردند بر قطع آنچه که خدا به آن امرکرده است.

سپس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: یا علی کمک کارانی هستند که در غسل من به تو کمک می‌کنند و چه خوب اعوان و برادرانی هستند؛ علی (علیه‌السّلام) فرمود:

 پدر و مادرم به فدایت! آنها کیستند؟ فرمودند: جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت و اسماعیل صاحب آسمان دنیا که کمک کننده تو هستند. علی (علیه‌السّلام) فرمودند: سر به سجده شکر گذاردم و گفتم سپاس خدا را که اعوان و برادرانی برایم قرارداد که آنها امناء خداوندند. [3]

فرشتگان در غسل پیامبر(ص) به امام علی (ع) کمک کردند

روایت ابن عباس: چون رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بیمار شد، گروهی از اصحابش نزد او بودند و عمار بن یاسر از میان آنها برخاست و به او گفت یا رسول اللَّه پدر و مادرم به قربانت! کدام‌یک از ما شما را غسل دهیم اگر این پیشامد به‌وجود آمد؟

فرمودند: آن وظیفه علی بن ابی طالب است؛ زیرا قصد حرکت دادن هر عضوی از من را کند فرشتگان به او کمک کنند، عرض کرد پدر و مادرم به قربانت! در این پیشامد چه کسی بر شما نماز می‌خواند؟ فرمود خاموش باش خدایت رحمت کند.

سپس پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: یا بن ابی طالب چون دیدی جانم از تنم برآمد تو مرا خوب غسل بده و با این دو پارچه لباس کفنم کن یا در پارچه سفید مصر و برد یمانی، کفن بسیار گران بر من نپوشان، مرا بردارید و ببرید تا بر لب قبرم نهید. [4]

غسل پیامبر(ص) اولین غسل میت امام علی (ع) بوده است

روایت ابی عون: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مرضی که منتهی به موتش شد، به حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: ای علی! زمانی که در گذشتم، غسلم بده، حضرت علی (علیه‌السّلام) فرمودند: ‌ای رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تاکنون میتی را غسل نداده‌ام؟

 پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: همانا به زودی تو آماده می‌شوی و مقدور تو می‌شود، علی (علیه‌السّلام) فرمودند: پس غسل دادم ایشان را و هیچ عضوی از اعضا را بر نداشتم مگر اینکه از من تبعیت می‌کرد (اعضا خود حرکت می‌کرد) و فضل زیر بغل ایشان را گرفت و گفت‌: ای علی عجله کن پشتم شکست. [5]

روایت امام حسین (علیه‌السّلام):همانا علی (علیه‌السّلام) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را غسل داد و عباس آب می‌ریخت و اسامه و شقران از دروازه، محافظت می‌کردند. [6]

آنچه از این چند روایت استفاده می‌شود، این است که تغسیل و تدفین و نماز پیامبران برعهده جانشینان آنها است و این‌کار سنتی است از پیامبران گذشته و حضرت علی (علیه‌السّلام) هم به‌عنوان وصی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این سنت را به‌عهده داشته و متولی تغسیل و تدفین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود.

غسل و کفن و دفن امام توسط امام دیگر

روایاتی در منابع حدیثی وجود دارد که متولّی امر امام در غسل و کفن و دفنش، فقط امام بعدی است. در وصیت‌هایی که ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) درباره غسل‌شان داشته‌اند به این‌مطلب اشاره کرده‌اند که امام را فقط امام می‌تواند غسل بدهد.

غسل امام سجاد(علیه‌السّلام) توسط امام باقر(علیه‌السّلام)

قطب‌الدین راوندی چنین نقل می‌کند:.

امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: پدرم علی بن حسین (علیه‌السّلام) در وصیتش بر من فرمودند: ‌ای پسرم هنگامی که از دنیا رفتم کسی جز تو متولی غسل من نگردد؛ زیرا امام را جز امام همانند او غسل نمی‌دهد. [7]

غسل امام صادق(علیه‌السّلام) توسط امام کاظم (علیه‌السّلام)

روایت ابن شهر آشوب از امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام): قَالَ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) فِیمَا اَوْصَانِی بِهِ اَبِی اَنْ قَالَ یَا بُنَیَ اِذَا اَنَا مِتُ فَلَا یُغَسِّلْنِی اَحَدٌ غَیْرُکَ فَاِنَّ الْاِمَامَ لَا یُغَسِّلُهُ اِلَّا اِمَامٌ. [8]

امام کاظم (علیه‌السّلام) فرمودند: پدرم به من وصیت کرد و فرمودند: ‌ای پسرم زمانی که از دنیا رفتم کسی غیر تو من را غسل ندهد؛ چون امام را غسل نمی‌دهد مگر امام.

غسل امام کاظم (علیه‌السّلام) توسط امام رضا (علیه‌السّلام)

روایت ابوبصیر از امام کاظم (علیه‌السّلام): روی الحسن، قال: اخبرنا احمد، قال: حدثنا محمد بن علی الصیرفی، عن علی بن محمد، عن الحسن، عن ابیه، عن ابی بصیر، قال: سمعت العبد الصالح (علیه‌السّلام) یقول: لما حضر ابی الموت قال: یا بنی لا یلی غسلی غیرک، فانی غسلت ابی، و غسل ابی اباه، و الحجة یغسل الحجة. [9]

ابوبصیر گوید: از امام کاظم (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمودند: پدرم هنگام احتضار به من فرمود: ‌ای پسرم! غیر از تو کسی متولی غسل من نشود؛ زیرا من پدرم را غسل دادم و پدرم هم پدرش را؛ و حجت را فقط حجت غسل می‌دهد.

شاهد بر اینکه این روایت، از امام کاظم (علیه‌السّلام) است، این است که لقب «عبد صالح» در روایات شیعه، منصرف به آن حضرت است؛ مرحوم تفرشی در «نقد الرجال» می‌نویسد: وکلما ورد عن ابی ابراهیم او العبد الصالح او عبد صالح او عن الفقیه فهو: الکاظم (علیه‌السّلام). [10]

هر آنچه روایت از ابوابراهیم یا عبد صالح یا فقیه آمده باشد، از امام کاظم (علیه‌السّلام) است.

طبق این چند روایت که در بعضی از آنها حصر با «الّا» بیان شده است، کسی غیر از امام و حجت خدا، نمی‌تواند متولّی امر غسل امام و حجت دیگر شود.

تاکید امام رضا(ع) بر اینکه امام باید امام را غسل دهد.

روایت ابومعمر از امام رضا (علیه‌السّلام):

الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو مَعْمَرٍ قَالَ سَاَلْتُ الرِّضَا (علیه‌السّلام) عَنِ الْاِمَامِ یَغْسِلُهُ الْاِمَامُ قَالَ سُنَّةُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (علیه‌السّلام). [11]

ابو معمر گوید: از امام رضا (علیه‌السّلام) درباره این قضیه که «امام را امام غسل می‌دهد» سؤال کردم، فرمود: سنتی است از موسی بن عمران (علیه‌السّلام).طبق احتمال علامه مجلسی وصی موسی (علیه‌السّلام) یوشع حاضر شد و موسی را غسل داد.

فان الظاهر من الاخبار ان موسی (علیه‌السّلام) غسلته الملائکة، والمراد انه کما غسل موسی المعصوم لا یغسل الامام الا معصوم، مع انه یحتمل ان یکون حضر یوشع لغسله (علیهماالسلام). [12]

ظاهر از اخبار این است که ملائکه موسی (علیه‌السّلام) را غسل دادند و مراد این است، همچنان که موسی را معصوم غسل داد امام را هم باید معصوم غسل بدهد و این احتمال هم هست که یوشع حاضر شد و موسی را غسل داد.

در این روایت امام رضا (علیه‌السّلام) در جواب ابومعمر درباره غسل امام توسط امام، این سخن وی را تایید کرده و این‌کار را از سنت پیامبران گذشته به ‌شمار آورد و با ذکر یک نمونه بیان کردند که معصوم توسط معصوم غسل داده می‌شود.

روایت احمد بن عمر از امام رضا (علیه‌السّلام) درغسل موسی بن جعفر

وشاء گوید: احمد بن عمر بود یا دیگری که گفت به حضرت رضا (علیه‌السّلام) عرض کردم: آنها (واقفیه که منکر امامت امام رضا (علیه‌السّلام) و نیز منکر وفات پدرش هستند) با ما مشاجره می‌کنند و می‌گویند: 

امام را جز امام غسل نمی‌دهد (پس چگونه می‌گویید موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) در بغداد وفات یافته، در صورتی که شما در مدینه بودید) فرمود: آنها چه می‌دانند کی او را غسل داده است؟ تو به آنها چه جواب دادی؟

 عرض کردم: قربانت، من به آنها گفتم: اگر مولایم بگوید، خودم او را در زیر عرش پروردگار غسل داده‌ام راست گفته است و اگر بگوید در دل زمین غسل داده‌ام راست گفته؛ فرمود: این چنین نگو! عرض کردم پس چه بگویم؟ فرمود: به آنها بگو من غسلش داده‌ام. عرض کردم: بگویم شما غسلش داده‌اید؟ فرمود: آری.

این روایت نشان می‌دهد که مساله غسل امام توسط امام در زمان ائمه مشهور بوده و از ضروریات به‌شمار می‌آمده است و امام رضا (علیه‌السّلام) غسل پدرش را هرچند فرسنگ‌ها از وی دور بوده است، به خودش نسبت داده است. [13]

روایت اسماعیل بن سهل با یک واسطه از امام رضا (علیه‌السّلام)

اسماعیل بن سهل گفت: یکی از اصحاب این چنین گفت ولی تقاضا کرد اسمش را نبرم؛ گفت: خدمت حضرت رضا (علیه‌السّلام) بودم؛ علی بن ابی حمزه و ابن سراج و ابن مکاری وارد شدند.

ابن ابی حمزه (رهبر این گروه واقفه) به هشتمین امام (علیه‌السّلام) گفت: «از پدران شما روایت است که کار غسل و کفن و نماز امام معصوم را جز امام معصوم انجام نمی‌دهد،

 اگر شما امام پس از پدرت حضرت کاظم (علیه‌السّلام) هستی، چرا بر پیکر او نماز نخواندی؟ حضرت در پاسخ این مرد فرمودند: «آیا حضرت حسین (علیه‌السّلام) از نظر شما امام راستین نیست؟ علی بن ابی حمزة بطائنی گفت: «چرا! » فرمود: پس چه کسی بر او نماز خواند؟

پاسخ داد: «حضرت سجاد (علیه‌السّلام)»، حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «امام سجاد (علیه‌السّلام) کجا بود؟ او که در زندان دژخیم اموی عبیدالله زندانی بود.»

پاسخ داد: «آن حضرت در پرتو اعجاز و قدرت ویژه امامت از زندان خارج شد و به کربلا آمد و پس از انجام امور بی‌آنکه زندانبانان بدانند، بازگشت.»

حضرت رضا (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر این کار بر امام سجاد (علیه‌السّلام) که آن روزها در زندان و اسارت بود ممکن باشد.

پس چرا به امام راستین دیگری که در زندان و اسارت هم نبود، ممکن نباشد که از مدینه به بغداد بشتابد و بر پیکر مطهر پدر نماز بخواند و آنگاه به مدینه باز گردد؟»  [۲۳]

آنچه از این روایات استفاده می‌شود، این است که امام را به جزء امام نمی‌تواند غسل بدهد. این مساله تا آنجایی مشهور بوده که «گروه واقفیه» از این‌راه برای صحت ادعای خویش در عصر حضرت رضا (علیه‌السّلام) استدلال می‌کردند.

 ولی امام رضا (علیه‌السّلام) با جواب نقضی به آنها، استدلال آنها را باطل کرده و ثابت کردند که امام بعدی هرچند هنگام مرگ امام قبلی در جای دوری باشد؛ ولی با عنایت و قدرت خدادادی. (طی الارض) خود را به آن امام می‌رساند و خود شخصا مراسم تدفین و تغسیل و نماز او را انجام می‌دهد.

دفن امام معصوم (ع) از منظر شیخ عباس قمی

شیخ عباس قمی دراین باره چنین می‌گوید:

اعلم انه قد ثبت فی محله انه لا یلی امر المعصوم الا المعصوم و ان الامام لا یغسله الا الامام، و لو قبض امام فی المشرق و کان وصیه فی المغرب لجمع اللّه بینهما. [۲۴]

بدان که در جای خود ثابت شده است که متولی دفن و کفن معصوم باید معصوم باشد و امام را جز امام غسل ندهد و اگر امامی در مشرق از دنیا برود و وصی او در مغرب باشد، خدا آنها را به هم می‌رساند.

کفن و دفن امام زمان  (عج)توسط امام حسین(ع)

حال با روشن شدن مساله غسل امام، می‌خواهیم بدانیم که غسل و دفن و کفن امام زمان (علیه‌السّلام) به‌عهده کدام معصوم خواهد بود؟.

روایاتی وجود دارد که در اواخر عمر حضرت مهدی (عجل)، امام حسین (علیه‌السّلام) و اصحابش زنده می‌شوند و امام زمان (علیه‌السّلام) بعد از آنکه جدش امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش را به مردم معرفی می‌کند از دنیا می‌رود و امام حسین (علیه‌السّلام)، غسل، کفن، حنوط و دفن ایشان را به‌عهده می‌گیرد.

روایاتی در بیان و تعیین مصداق آیه ۶ سوره اسراء «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَ اَمْدَدْناکُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناکُمْ اَکْثَرَ نَفیرا؛ [۲۵]

سپس شما را بر آنها چیره می‌کنیم و شما را به‌وسیله دارایی‌ها و فرزندانی کمک خواهیم کرد و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرار می‌دهیم»، نقل شده است که به موضوع غسل و کفن و دفن امام زمان (عجل) هم اشاره کرده است.

کفن و دفن امام زمان  (عج از منظر امام صادق (ع)

روایت صالح بن سهل از امام صادق (علیه‌السّلام):: مقصود، از آیه «ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ»، خروج و رجعت امام حسین (علیه‌السّلام) با هفتاد تن از اصحابش است که با او کشته شدند در حالی که کلاه خودهای زرّین بر سر دارند که هر کلاه خودی، دو رو دارد؛ و به مردم خبر می‌دهند که این حسین (علیه‌السّلام) است که با اصحابش رجعت کرده و بیرون آمده تا مؤمنان در مورد او دچار شک و تردید نشوند و خیال نکنند که او شیطان یا دجّال است. 

این درحالی است که هنوز حجت بن الحسن (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در میان مردم است، و چون در دل مؤمنان استوار شود که او حسین (علیهالسّلام) است، و ایشان را به‌خاطر همین تصدیق کردند.

-----------------------------------------------------------

1. شیخ صدوق، ، ص۲۷، 

2. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۴۳، 

3. بحار الانوار .، ج۸۱، ص۳۰۴.    

4. الامالی، ص۷۳۲، 

5. جامع الاحادیث (الجامع الصغیر وزوائده والجامع الکبیر)، ج۲۹، ص۴۶۳.    

6. تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج۱۲، ص۵۳۳، ح۲۸۳۴، 

7. الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۶۴ .

8. مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۱، 

9. طبری آملی صغیر، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۳۲۸، محقق/ مصحح:قسم الدراسات الاسلامیة مؤسسة البعثة ناشر:بعثت، ایران؛ قم چاپ:اول، ۱۴۱۳ ق.    

10.حسینی تفرشی، سیدمصطفی بن حسین (وفات:ق ۱۱)، نقد الرجال، ج۵، ص۳۱۷، تحقیق:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث ناشر:مؤسسة آل البیت (علیهم‌السّلام) لاحیاء التراث - قم، الطبعه الاولی، شوال ۱۴۱۸.    

11. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۳۸۵، ح۲، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    

12.مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۹۱، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م

13. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۳۸۴-۳۸۵، ح۱، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    

14.مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۸، ص۲۷۰، ح۲۹، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    

15. قمی، شیخ عباس، نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم و یلیه نفثة المصدور فیما یتجدد به حزن العاشور، ص۳۵۴، ناشر:المکتبة الحیدریة، مکان نشر:نجف سال چاپ چاپ:اوّل،:۱۴۲۱ ق.    

16.اسراء/سوره۱۷، آیه۶.    

*****************************

 اجل امام دوازدهم که حجت است فرا رسد، همان امام حسین (علیه‌السّلام) خواهد بود که او را غسل می‌دهد و کفن و حنوط می‌کند و به خاکش می‌سپارد، و عهده‌دار تجهیز جنازه وصی نشود مگر وصی و امام. [۲۸]

و ابراهیم در این حدیث آورده است که پس از رحلت امام زمان (عجل) و تدفین ایشان، امام حسین (علیه‌السّلام) عهده‌دار حکومت جهانی ایشان می‌شوند و به قدری حکومت می‌کنند که از کثرت سن، ابروهایش روی دیدگان مبارکش را می‌پوشاند.

امام حسین (علیه‌السّلام) متکفّل غسل و تدفین فرزندش امام مهدی

روایت عبدالله بن قاسم از امام صادق (علیه‌السّلام): در روایت دیگری که از مختصر البصائر و بحار الانوار نقل می‌کنیم به این نکته هم اشاره شده است که اولین شخصی که رجعت می‌کند، امام حسین (علیه‌السّلام) است که متکفّل غسل و تدفین فرزندش امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌شود. [۲۹]

------------------------------

۲۸.    ↑ مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۱، ص۵۶، ح۴۶، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    

۲۹.    ↑ کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۸، ص۲۰۶، ح۲۵۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    

*******************

روایت عقبه از امام صادق (علیه‌السّلام):  شیخ حسن بن سلیمان در کتاب «منتخب البصائر» از بهاءالدین سیدعلی بن عبدالحمید حسینی باسناد خود از احمد بن عقبه از پدرش روایت می‌کند که از حضرت صادق (علیه‌السّلام) پرسیدند: آیا رجعت صحیح است؟ فرمود: آری. گفتند: نخستین کسی که می‌آید کیست؟ فرمود: حسین (علیه‌السّلام) است که بعد از ظهور قائم (علیه‌السّلام) می‌آید. [۳۱]

عرض شد آیا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه بلکه چنان است که خدا می‌فرماید: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَاْتُونَ اَفْواجاً؛ [۳۲]

» مردمی بعد از مردمی می‌آیند. و هم آن حضرت فرمود: امام حسین (علیه‌السّلام) با یارانش که با وی کشته شدند در حالی که هفتاد پیغمبری که با حضرت موسی بن عمران برانگیخته شدند با اوست، بازگشت به دنیا می‌کنند.

 قائم، انگشتر خود را به امام حسین (علیه‌السّلام) می‌دهد چون قائم رحلت کند، امام حسین (علیه‌السّلام) او را غسل می‌دهد و کفن می‌کند و حنوط کرده در قبر می‌گذارد.

طبق این روایات از بین امامان کسی که امام زمان (علیه‌السّلام) را غسل و کفن و دفن می‌کند، امام حسین (علیه‌السّلام) است که هنگام نزدیک شدن رحلت امام مهدی (علیه‌السّلام) زنده می‌شود و حکومت جهانی فرزندش را ادامه می‌دهد.

حضور ملائکه در غسل امام منافی با حضور امام نیست

روایت ابی‌سمال از امام رضا (علیه‌السّلام):

مُعَاوِیَةُ بْنُ حُکَیْمٍ عَنْ اِبْرَاهِیمَ بْنِ اَبِی سَمَّالٍ قَالَ: کَتَبْتُ اِلَی اَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه‌السّلام) اَنَّا قَدْ رَوَیْنَا عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) اَنَّ الْاِمَامَ لَایُغَسِّلُهُ اِلَّا الْاِمَامُ وَ قَدْ بَلَغَنَا هَذَا الْحَدِیثُ فَمَا تَقُولُ فِیهِ فَکَتَبَ اِلَیَّ اَنَّ الَّذِی بَلَغَکَ هُوَ الْحَقُّ قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ بَعْدَ ذَلِکَ فَقُلْتُ لَهُ- اَبُوکَ مَنْ غَسَّلَهُ وَ مَنْ وَلِیَهُ فَقَالَ لَعَلَّ الَّذِینَ حَضَرُوهُ اَفْضَلُ مِنَ الَّذِینَ تَخَلَّفُوا عَنْهُ قُلْتُ وَ مَنْ هُمْ قَالَ حَضَرُوهُ الَّذِینَ حَضَرُوایوسف (علیه‌السّلام) مَلَائِکَةُ اللَّهِوَ رَحْمَتُه. [۳۳]

ابوسمال گوید: نوشتم بر امام رضا (علیه‌السّلام) که بر ما از ابا عبدالله (علیه‌السّلام) روایت شده است که امام را جز امام غسل نمی‌دهد این حدیث بر ما رسیده است نظر شما در این‌باره چیست؟

امام نوشت آنچه بر شما رسیده حق است، سمال گوید: بعد از آن جریان بر امام رضا (علیه‌السّلام) داخل شدم و گفتم پدرت را چه کسی غسل داد و چه کسی متولی امر او شد، فرمود: شاید کسانی که بر این کار حاضر شدند بهتر بودند از کسانی که از این امر تخلف کردند (حاضرنشدند)، گفتم آنها چه کسانی بودند؟ فرمود: بر او (امام کاظم (علیه‌السّلام) حاضر شدند همان کسانی که بر یوسف حاضر شدند که آنها ملائکه خدا بودند.

آنچه از ظاهر این روایت استفاده می‌شود این است که ملائکه برای غسل امام کاظم (علیه‌السّلام) حاضر شدند، زیرا آنها بودند که در چاه به یاری یوسف رسیدند.

شاید بشود این روایت را بر تقیه حمل کرد یا به‌جهت وجود مخالف و یا به ‌خاطر شیعیان ضعیف العقل، هرکدام که باشد در جای خود صحیح است؛ چون رحمت در خبر اول اشاره به امام است و در خبر دوم نیز صریحا حضور امام را نفی نکرد و حضور ملائکه نیز با حضور امام منافات ندارد. [۳۵]

------------------------------

۳۱.    ↑ مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۵۳، ص۱۰۳، ح۱۳۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    

۳۲.    ↑ نبا/سوره۷۸، آیه۱۸.    

۳۳.    ↑ حلی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر الدرجات، ص۱۳.    

۳۵.    ↑ مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۸۹، ح۲، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    

۳۷.    ↑ مجلسی، محمدباقر (متوفای ۱۱۱۱ه)، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۲۷، ص۲۸۹-۲۹۰، تحقیق:محمد الباقر البهبودی، ناشر:مؤسسة الوفاء - بیروت - لبنان، الطبعة:الثانیة المصححة، ۱۴۰۳ه - ۱۹۸۳م.    

***************

ملائکه همان شخص معصوم هستند که امام یا پیامبر را غسل می دهند

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: وقتی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبض روح شد، جبرئیل با فرشتگانی که در شب قدر هبوط می‌کردند، پایین آمد. علی (علیه‌السّلام) چشمان خود را باز کرد و آنان را دید که از انتهای آسمان‌ها تا زمین کشیده شده‌اند. آنگاه پیامبر را با کمک علی (علیه‌السّلام) غسل دادند و بر آن حضرت نماز خواندند و برای او قبری حفر نمودند و کسی غیر از آنان برای حضرت قبری نکند.

و هنگامی که پیامبر در قبرش گذاشته شد، سخن گفت و گوش علی (علیه‌السّلام) باز شد و شنید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، علی (علیه‌السّلام) را به آنان سفارش می‌کرد و از ملائکه شنید که می‌گفتند: 

هر آنچه از دست ما بر آید برای کمک به او (حضرت علی (علیه‌السّلام)) انجام خواهیم داد، او پیشوای ما بعد از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و او دیگر ما را با چشم سر نخواهد دید، و تنها صدای ما را خواهد شنید.

تا اینکه امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) از دنیا رفت و امام حسن مانند آنچه را که پدرش دیده بود، دید و دید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز به ملائکه کمک می‌کرد. 

و هنگام وفات امام حسن (علیه‌السّلام)، امام حسین (علیه‌السّلام) مثل همین را دید و دید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) نیز به ملائکه کمک می‌کردند.

و هنگام شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، امام سجّاد (علیه‌السّلام) مثل همین را رؤیت نمود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن (علیهما‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.

و وقت وفات امام سجّاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) مانند همین را مشاهده کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.

و موقع رحلت امام باقر (علیه‌السّلام)، امام صادق (علیه‌السّلام) مثل همین را دید. که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین و امام سجاد (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.

و هنگام فوت امام صادق (علیه‌السّلام)، امام کاظم (علیه‌السّلام) همین‌طور مشاهده فرمودند و همین‌طور است تا آخر. [۳۷]

آنچه که از این روایت می‌شود برداشت کرد این است که ملائکه که خود معصوم هستند در عالم باطن در مراسم غسل و کفن و دفن ائمه شرکت می‌کنند و به معصوم بعدی کمک می‌کنند. و این منافاتی با غسل معصوم توسط معصوم دیگر ندارند.

همچنین پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سایر امامانی که قبل از این امام از دنیا رفته‌اند نیز در تجهیز امام بعد، کمک می‌کنند.

غسل آخرین امام بعد از رجعت توسط چه کس انجام می شود. 

آخرین امام را بعد از رجعت چه کسی غسل می‌دهد؟ روایات فراوانی بر این مطلب دلالت می‌کند که آخرین نفری که از دنیا می‌رود امام و حجت خداست؛ از جمله روایت کافی از امام صادق (علیه‌السّلام):

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: اگر تنها دو مرد در زمین باشند، باید یکی از آن دو امام باشد و فرمودند: به درستی که آخرین که از دنیا می‌رود امام است تا کسی بر خدای (عزّوجلّ) احتجاج نکند که او را بدون حجت واگذاشته است. [۷۴]

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ الطَّیَّارِ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) یَقُولُ لَوْ لَمْ یَبْقَ فِی الْاَرْضِ اِلَّا اثْنَانِ لَکَانَ اَحَدُهُمَا الْحُجَّة. 

ابن طیار گوید: از امام صادق (علیه‌السّلام) شنیدم می‌فرمودند: اگر در زمین باقی نماند؛ مگر دو نفر یکی از آنها حجت و امام است. [۷۵]

با توجه به این روایات، معصوم و امام آخری را کدام معصوم غسل می‌دهد؟

1.اولین احتمال این است که معصوم دیگری از عالم دیگر بیاید (و بدون رجعت که مستلزم حیات دنیوی و مرگ مجدد است) متولی امر آخرین معصوم شود.

در روایت امام صادق (علیه‌السّلام) به این نکته اشاره شده است که معصومین قبلی به همراه ملائکه، معصوم بعدی را غسل و کفن کرده و بر او نماز می‌خوانند و سپس دفن می‌کنند:

هنگام شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، امام سجّاد (علیه‌السّلام) مثل همین را رؤیت نمود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن (علیهما‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند.... [۷۶]

و وقت وفات امام سجّاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) مانند همین را مشاهده کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امام علی و امام حسن و امام حسین (علیهم‌السّلام) به ملائکه کمک می‌کردند...

2-احتمال دیگری که در این‌جا وجود دارد این است که شاید متولّی غسل و کفن و دفن و نماز آخرین معصوم و یا امام، ملائکه باشند؛ زیرا ملائکه معصوم هستند چنانچه شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در این‌باره عصمت آنها چنین می‌گوید:

اعتقادنا فی الانبیاء والرسل والائمة والملائکة (صلوات‌الله‌علیهم) انهم معصومون مطهرون من کل دنس، وانهم لا یذنبون ذنبا، لا صغیرا ولا کبیرا، ولا یعصون الله ما امرهم، ویفعلون ما یؤمرون. ومن نفی عنهم العصمة فی شئ من احوالهم فقد جهلهم. 

اعتقاد ما در حقّ پیامبران و امامان و ملائکه، آن است که آنها معصوم و پاک از هر پلیدی هستند و هیچ معصیتی را مرتکب نمی‌شوند نه کبیره و نه صغیره، و نافرمانی حق‌تعالی نمی‌نمایند، هرچه امرشان می‌فرماید و بر هرچه مامور می‌شوند انجام می‌دهند و هرکس ایشان را در حالی از احوالشان معصوم نداند، پس به‌تحقیق که جاهل به حق ایشان شده است. [۷۸]

همچنان که امکان وقوع چنین امری (یعنی غسل دادن انسان‌ها توسط ملائکه) در روایات شیعه و اهل سنت مشاهده می‌شود

3- همانطوری که در بحث روایات مربوط به غسل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) توسط خود ایشان گذشت، (اگر چه این روایات صریحا بر این مطلب دلالت نداشت و تنها دلالت بر غسل برای تنظیف داشت) اما اگر دلالت روایات و صحت آنها ثابت شود می‌تواند دلیل بر این باشد که یکی از احکام اختصاصی معصومین، غسل توسط خود معصوم باشد.

4-احتمال دارد که آخرین معصوم به مرگ طبیعی از دنیا نرود و به شهادت برسد، که در این صورت نیز نیازی به غسل و کفن ندارد.

5-یکی از احتمالاتی که می‌رود آن است که چون معصومین (علیهم‌السّلام)، قبل از رجعت یک‌بار از دنیا رفته‌اند و غسل داده شده‌اند و یا شهید شده و نیاز به غسل نداشتند، دیگر نیازی به غسل مجدد نداشته باشند. همچنان‌که در جریان زنده شدن حضرت یحیی بن زکریا، توسط عیسی (علیه‌السّلام) به این‌مطلب اشاره شده که بعد از زنده شدن، دوباره بدون اینکه او را غسل بدهند به قبر برگشت:

در نتیجه این مطلب که معصوم را جز معصوم غسل نمی‌دهد و کفن نمی‌کند، قاعده‌ای است قطعی و امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نیز توسط سیدالشهداء (علیه‌السلام) غسل داده می شود.

-----------------------------------    

۷۴.    ↑ کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۱۸۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    

۷۵.    ↑ کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الکافی، ج۱، ص۱۷۹، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    

۷۶.    ↑ صفار، محمد بن حسن، (۲۹۰ ق)، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلّی‌الله‌علیهم)، ج۱، ص۲۲۵ محقق/ مصحح:کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ:دوم، ۱۴۰۴ ق.    

۷۸.    ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی (متوفای۳۸۱ه)، الاعتقادات فی دین الامامیة، ص۹۶، تحقیق:عصام عبد السید، ناشر:دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۴۱۴ه.    

*********************

نتیجه:

غسل و کفن و دفن پیکر امام توسط امام دیگر در روایات فراوانی در منابع شیعه به این مطلب اشاره دارد که غسل و کفن و دفن پیامبران و امامان و معصومان، به‌عهده اوصیاء و امامان و معصومان دیگر است تا آنجا که مرحوم شیخ کلینی در کتاب ارزشمند کافی بابی را به این نام (الامام لایغسله الا امام من الائمة (علیهم‌السّلام))، اختصاص داده و روایات مربوط به آن را ذکرکرده است.

در راوایات که ذکر شد به این نتیجه رسیدیم که غسل انبیاء و امامان و معصومان فقط توسط اوصیاء و معصومان دیگر انجام می‌شود؛ ولی در مقابل این روایات، احادیثی به چشم می‌خورد که در آنها غسل امام و یا معصوم به غیر امام و یا غیر معصوم موکول شده است.

بنابراین زمینه غسل امام و معصوم، به این نتیجه می‌رسیم که متولی امر امام در غسل و تکفین و تدفین او، امام و معصوم دیگر است؛ که این معصومین، شامل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، امامان قبل از وی، و امام بعد از وی، به همراه ملائکه است.

با ضمیمه کردن روایات رجعت امام حسین (علیه‌السّلام) در اواخر عمر امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، به روایات قبلی به این نکته پی می‌بریم که وقتی امام مهدی (علیه‌السّلام) از دنیا رفتند، مراسم تغسیل و خاکسپاری مشهود آن حضرت توسط جدش امام حسین (علیه‌السّلام) انجام می‌شود.

پی نوشت:

منابع:

https://www.porseman.com/article/ 127877

منتشرشده در مقالات عمومی

دوره تربيت مبلغ غدير در سال 1397 توسط موسسه غديرستان كوثر نبي برگزار مي شود 

علاقه مندان جهت شركت در اين دوره حضوري مي توانند براي ثبت نام  و اطلاع از شرايط  دوره به پايگاه اطلاع رساني موسسه غديرستان به آدرس http://www.ghadirestan.com/ مراجعه نمايند.
مدرسين دوره: حضرت آيت الله نجم الدين طبسي، مولف گرانقدر حجة الاسلام و المسلمين محمد باقر انصاري و استاد علي اصغر رضواني

لازم به ذكر است اين دوره مخصوص برادران مي باشد.

نتایج حاصل از این فضیلت در خطبه:

1_با تکیه بر ماجرای هارون و موسی در قرآن، هارون وزیر و شریک موسی در کارش بود، پس علی نیز در امر خلافت و ولایت، جز نبوت، شریک پیامبر صلی الله علیه و آله بود

2_هارون دومین شخصیت بعد از موسی در میان بنی‌اسرائیل بود، علی هم در میان امت پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بود.

در خطبه غدیر درمورد اخوت این عبارات آمده :

....أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ أَخِي

الا اِنَّهُ لا اَميرَالْمُؤْمِنينَ غَيْرَ اَخى هذا،......

معَاشِرَ النَّاسِ هَذَا عَلِيٌّ أَخِي....

یکی از فضائلی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بعنوان افضلیت و برتری امیرالمومنین علیه السلام برسایرمردم، در کنار دیگر فضائل در خطبه غدیر مطرح نمودند، پیمان برادری پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با امیرالمومنین علیه السلام است با یادآوری مردم در این مورد یکی دیگر از حکمت های الهی در بیان فراز «من کنت مولاه فعلی مولاه» واضح می گردد که، مردم بدانند این علی علیه السلام که امروز بعنوان خلیفه و جانشین خویش معرفی می نمایم همان است که قبلا در چندین نوبت او را برادر خود معرفی کرده و با او پیمان اخوت دارم.

یکی از فضائلی که پیامبر صلی الله علیه و آله برای امیرالمومنین بیان فرموده اند، ملازمت ایشان با خود در تمام موارد و موضوعات بوده و پذیرش این ملازمت بر منافقان بسیار سخت بود، لذا همیشه آنها از باب تمسخر و سرزنش و حیله و مکر نسبت به آن حضرت در می آمدند تا جایی که ایشان را «اُذُن _گوشی» نامیدند.

آنحضرت از مشورت های علی علیه السلام و حضور او در کنار خود استقبال زیادی می نمود و از این جهت همواره مورد اذیت و آزار منافقان قرار می گرفتند.

پیامبر گرامی اسلام در طول ۲۳ سال احکام زیادی را بیان نمودند و در سال آخر عمر شریفشان در حجة الوداع دو حکم آخر یعنی بیان احکام حج و اعلان ولایت را به صورت عمومی برای مردم بیان کردند که آخرین حکم الهی دراجتماع یکصد و بیست هزار نفری مردم و در سرزمین غدیر خم با حضور آنحضرت و قرائت خطبه ای مفصل صورت گرفت.

احکامی که توسط خداوند صادر میشود از جمله نماز، روزه، زکات، حج و.... چون از طرف خداوند حکیم و طبق مصلحت الهی است، در بعضی مواقع خود اهل بیت علیهم السلام در روایاتی که به دست ما رسیده است مصلحت‌های آن و حکمت های الهی را بیان نموده اند.

بزرگترین فضیلت امیرالمومنین علیه السلام، انتصاب ایشان در روز غدیرخم به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله از طرف خداوند است و این فضیلت را پیامبر اسلام در روز غدیر با عبارت «من کنت مولا فهذا علی مولاه» واضح نمودند و با بردن نام ایشان به امر الهی ، شایسته ی مقام امامت و رهبری بعد از خویش را به صورت علنی معرفی نمودند

حلال و حرام الهی و انجام وظیفه در قبال آن از موضوعات مهم در دین بوده و عمل به آن، سعادت دنیوی و اخروی را بدنبال خواهد داشت و مخالفت با آن به هر دلیلی باعث شقاوت و بدبختی خواهد بود.
اما نکته ی مهم تر اینست که برای دستیابی به این حلال و حرام چه باید کرد؟

اولا: باید بدانیم تعیین حلال وحرام الهی فقط بدست خدا و رسولش بوده و تبیین آن بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله توسط امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اوصیا ایشان صورت میگیرد.

خطبه غدیر و تبیین آیات قرآن توسط امامان غدیر»

با توجه به مقدماتی که در شروع موضوع هشتم «خطبه غدیر، تبیین کننده قانون اساسی اسلام» در قسمت قبل بیان کردیم در این قسمت به اولین دلیل، با عنوان «خطبه غدیر و تبیین آیات قرآن توسط امامان غدیر» میپردازیم.

خداوند در قرآن امامان بعد از پیامبرش را در کلام خویش بیان نموده است لکن تبیین آن را در روز غدیرخم بر عهده رسول خدا نهاده و ایشان نیز در خطبه غدیر به تبیین آن پرداخته اند و موضوع را واضح نموده اند.

طرح موضوع «خطبه غدیر تبیین کننده قانون اساسی اسلام» از موضوعات مهم در خطبه غدیر بوده و ثمره این بحث در مباحث قرآنی بودن واقعه غدیر و جایگاه ائمه غدیر در قران، آشکار می گردد. لذا دلایل این موضوع را از متن قرآن و خطبه غدیر مورد بررسی قرار داده و در مقدمه با طرح دو پرسش و پاسخ آنها ورود در بحث کرده وسپس بترتیب دلائل اینکه خطبه غدیر تبین کننده قران است را ذکر می نمائیم.

خطبه غدیر آخرین خطبه پیامبر صلی الله علیه و آله بوده که در آخرین سال عمر شریفشان ایراد فرموده اند. آخرین سال رسالت و اجرای آخرین حکم الهی یعنی اعلان ولایت آنقدر مهم و حساس است که خداوند برای بیان این حکم به صورت استثنایی برخورد کرده و مبلغ اعظم غدیر نیز اینگونه برخورد می نماید؛ تا جایی که پیامبر صلی الله علیه وآله برای اجرای هیچ حکمی خطبه ای نخوانده است و این موضوع مخاطبین را آماده نموده که این خطبه و بیان اخرین حکم با دیگر احکام بسیار متفاوت است. بنابراین گرچه قرائن موجود از حضور در بیابان گرفته تا اجتماع عظیم یکصد و بیست هزار نفری و دهها ویژگی خاص روز غدیر سخن از مهم بودن آخرین خطبه و موضوع آن است ولیکن پیامبر به اینها بسنده نکرده و در اوایل خطبه با الفاظی محکم و قوی مخاطبین را به مهم بودن این خطبه و متفاوت بودن آن با سایر خطبه های دیگر توجه می‌دهند تا آنجا که میفرمایند:

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پس از بیان آیه تبلیغ، آیه 67 سوره مائده «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ» و تبیین آن، علت اجتماع در سرزمین غدیر خم را، ابلاغ و معرفی امامان منصوب از طرف خداوند دانسته و در ادامه مردم را متوجه موضوع بسیار مهمی در مورد مفهوم امام می‌نمایند و اینگونه می فرمایند: «....فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذالِکَ فیهِ وَافْهَموهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ الله قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَإِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالْأَنْصارِ....»

پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم پس از ابلاغ آنچه از طرف خدا در مورد امیرالمومنین علی علیه السلام نازل شده بود مهر رضایت پروردگار رادرآیه 3 سوره مائده ، بر رسالت خویش مشاهده نموده و آنحضرت ابلاغ ولایت را باعث رضایت و عدم آن را موجب ابطال زحمات ۲۳ ساله خویش دانسته و می‌فرمایند: «...وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی فی حَقِّ عَلِی....» «..و همه اینها خدا را از من راضی و خشنود نمی گرداند مگر آنکه آنچه به سوی من در مورد حق علی علیه السلام نازل فرموده ابلاغ کنم...»

همانگونه که درموضوعات قبل اشاره کردیم با تضمین الهی و حفظ از شر منافقین ، پیامبر صلی الله علیه و آله پا بر روی منبر غدیر گذاشتند و علت اجتماع یکصد و بیست هزار نفری مسلمین، پای منبر خویش را، اعلان ولایت و معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام دانستند و در حالیکه علی علیه السلام یک پله پایین تر از ایشان ایستاده بودند، دست بر شانه ی آن حضرت گذاشتند و با تکیه بر قدرت الهی لب به سخن گشوده و در همان ابتدای خطبه علت خوف خویش را در اعلان ولایت، قبل از نزول «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»

با برگزاري چهارمين جلسه از سلسله كارگاه هاي تخصصي مبلغين غدير پرونده دوره اول اين كلاس ها تا پايان ماه مبارك رمضان بسته شد.

منتشرشده در خبرگزاری غدیرستان

به گزارش خبرگزاري غديرستان روز سه شنبه جلسه هم انديشي برگزيدگان دومين جشنواره علوي با حضور مديريت محترم موسسه فرهنگي هنري غديرستان جناب حجت الاسلام شريفي در دفتر موسسه آفرينش هاي غدير واقع در خيابان سميه تهران برگزار شد

منتشرشده در خبرگزاری غدیرستان

به گزارش خبرگزاري غديرستان دوره تربيت مبلغ غدير كه در روز پنجشنبه 23 ارديبهشت برگزار مي گردد مكان برگزاري اين دوره در ساختمان قائميه واقع در خيابان مسجد سيد اصفهان مي باشد

و اولين جلسه اين دوره با حضور استاد ارجمند حجه الاسلام انصاري زيد عزه مي باشد

منتشرشده در خبرگزاری غدیرستان

 

در شام چهارشنبه 8 ارديبهشت ماه با حضور مديريت محترم موسسه غديرستان جناب حجت الاسلام شريفي زيد عزه  لوح و تنديس دومين جشنواره رسانه هاي علوي به اعضاء و خادمين موسسه غديرستان اهداء گرديد.

منتشرشده در خبرگزاری غدیرستان

در تاريخ پنجشنبه 9 ارديبهشت ماه 1395 مسئول دفتر فرهنگي دانشكده كامپيوتر واحد نجف آباد اصفهان جناب حجه الاسلام انصاري با حضور در مجموعه فرهنگي غديرستان با مديريت محترم موسسه جناب حجه الاسلام شريفي ديدار كوتاهي داشتند

منتشرشده در خبرگزاری غدیرستان

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر