غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چهارشنبه, 20 دی 1396 09:46

مقاله ظهور، تجلى غلبه حق غدير بر باطل‏ ها / على نظرى منفرد

ظهور، تجلى غلبه حق غدير بر باطل‏ها / على نظرى منفرد

چكيده‏

1 . اهداف غدير: تعيين سرنوشت مردم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله با ولايت، تعيين تكليف رسالت با ولايت، اتحاد ملت اسلام با ولايت.
2 . موانع تحقق غدير: كينه‏ هاى بدر و احد، اخذ به آراء، پيروى از شهوات.
3 . عصر ظهور زمان تحقق غدير: غلبه حق بر باطل، بيدارى و آگاهى و تكامل عقل‏ها، حاكميت حق و خاتمه دادن به حاكميت ظلم، تجلى ارزش‏هاى انسانى، استخلاف مؤمنين به وعده الهى

مقدمه

عصر ظهور عصر غلبه حقّ بر باطل و از ميان رفتن باطل است؛ كه «جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ كانَ زَهوقاً».(267)

دگرگونى‏ هاى عصر ظهور

عصر ظهور عصر بيدارى، آگاهى، تكامل خردها و عقول بشرى است. چنان كه عصر ظهور عصر حاكميت حق و خاتمه دادن به حاكميت ظلم و بيدادگرى است.
عصر ظهور عصر نويدِ عدل و داد، امن و امان و برچيده شدن بساط ظلم و جور و عدوان است. عصر ظهور عصرِ تجلّى ارزش‏هاى انسانى، پديدار شدن مدينه فاضله و سقوط استكبار و مستكبران است.
عصر ظهور عصر حكومت شايستگان و صالحين است. «وَ لَقَد كَتَبنا فِى الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّكرِ اَنَّ الاَرضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّالِحون».(268)
عصر ظهور عصر به قدرت رسيدن مستضعفان خواهد بود. «وَ نُريدُ اَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِى الاَرضِ وَ نَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثينَ».(269)
عصر ظهور عصر تحقق وعده الهى به مؤمنان خواهد بود. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا مِنكُم وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِى الاَرضِ كَمَا استَخلَفَ الَّذينَ مِن قَبلِهِم».(270)

غدير براى پاسدارى و حفاظت از دين‏

دين اسلام شريعتى هماهنگ با سرشت و فطرت آدمى است. قرآن كريم در اين رابطه مى ‏فرمايد: «فِطرَةَ اللَّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَيها لا تَبديلَ لِخَلقِ اللَّهِ ذلِكَ الدّينُ القَيِّمُ وَ لكِنَّ اَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمونَ»(271): «فطرت خدايى كه انسان‏ها را بر آن فطرت آفريد و در آفرينش تغييرى نيست، و اين است دين حق و درست و لكن بيشتر انسان‏ها نمى ‏دانند».
هنگامى كه دين هماهنگ با فطرت باشد و فطرت آدمى تغيير ناپذير، آئين ديگرى نمى ‏تواند جاى اسلام را بگيرد؛ مگر اينكه فطرت آدمى تغيير يابد و آيينِ مطابق با فطرتِ تغيير يافته جايگزين آن شود. بديهى است كه تغيير فطرت آدمى امرى محال و غير ممكن است؛ و دين هماهنگ با فطرت نيز تغيير نخواهد يافت، همان طور كه در روايات آمده كه امام صادق‏ عليه السلام فرموده ‏اند: «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ اَبَداً اِلى‏ يَومِ القِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ اَبَداً اِلى‏ يَومِ القِيامَةِ».(272)
بر اين اساس، حفاظت و پاسدارى از حريم دين و نگهدارى آن شؤونى مى ‏طلبد. از جمله رهبر و پيشوايى مى‏ خواهد كه اين رهبرى با رحلت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله پايان پذيرفت و آن بزرگوار آنچه را لازم بود ابلاغ كرد. اما حراست و نگهدارى از آنچه حضرت آورده بود نيازمند به وجود پيشوايى داشت كه هم تبيين و توضيح دين و تفسير آن را به ديگران ارائه دهد، و هم حدود شريعت را از دستبرد زدن به آن پاسدارى نمايد. اين امر تنها در صلاحيت پيشوايى بود كه داراى مقام عصمت بوده و از نظر علم و ساير شرايط شايستگى لازم را دارا باشد.

بدون غدير رهبرى امكان ندارد

با توجه به اين ويژگى ‏ها كه لازمه پيشوايى و جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله است، امكان نداشت كه تعيين رهبر با انتخاب مردم صورت گيرد. لذا پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله در روز هجدهم ذى الحجه سال دهم هجرت در راه بازگشت از مكه معظمه(273) در جمعى بالغ بر هفتاد هزار تا يكصد و بيست و چهار هزار نفر، در مكانى به نام غدير خم اين رسالت عظمى را به انجام رساندند، كه به فرموده قرآن معادل با تمام رسالت و پيامبرى ايشان بود.(274)
در آن روز حضرت دستور دادند كه رفته‏ ها را بازگردانند و عقب مانده ‏ها هم برسند. ظهر فرا رسيد و نماز ظهر را به جماعت خواندند، و به امر حضرت منبرى از سنگ و جهاز شتران درست شد.
حضرت بر فراز منبر رفتند و خطبه بسيار طويلى را با حمد و سپاس الهى شروع و با «معاشر الناس» خواندند، و قبل از آن خبر از نزديكى اجلشان دادند. بعد فرمودند: «يوشَكُ اَن اُدعى‏ فَاُجيبُ»: «نزديك است كه فراخوانده شوم و اجابت نمايم». بعد از آن فرمودند: «اَلَستُ اَولى‏ مِنكُم بِاَنفُسِكُم»؟ مردم گفتند: بلى يا رسول اللَّه! بعد حضرت دست حضرت على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود: «هر كس من امير و مولاى او هستم على امير و مولاى اوست».
اين جريان غدير به طور مختصر مورد اتفاق شيعه و سنى است، و از اصحاب 110 نفر آن را نقل نموده ‏اند؛ كه هيچ خبرى مانند غدير اين طور قوى نيست كه از اصحاب رسول خداعليه السلام نقل كرده باشند.
سؤال اين است: با توجه به اينكه اسلام يك دين ابدى است، حكومت اسلامى كه تشكيل شده بود آيا بايستى بماند يا نماند؟ در پاسخ بايد گفت: گرچه طلوع اسلام با بعثت پيامبرصلى الله عليه وآله آغاز شد، اما اين دين هميشگى و فراگير و براى همه ملل است، و از نظر عمود زمان هم تا روز قيامت ادامه دارد، چنانكه امام صادق‏ عليه السلام فرمودند: «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ اَبَداً اِلى‏ يَومِ القِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ اَبَداً اِلى‏ يَومِ القِيامَةِ لا يَكونُ غَيرُهُ وَ لا يَجى‏ءُ غَيرُهُ».(275) در آيه شريفه هم مى‏ فرمايد: «وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الاِسلامِ ديناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِى الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ».(276)
ما حق داريم اين سؤال را از خودمان داشته باشيم كه آيا اين دينى كه پيامبرصلى الله عليه وآله آورده و خود او خاتم الانبياء است، و اين دين بايستى براى هميشه بماند و نسل ها بايستى از اين دين پيروى كنند، آيا حافظ و نگهدارنده مى خواهد يا نمى ‏خواهد؟
با كمترين انديشه و اندكى فكر، پاسخ مثبت است؛ يعنى نمى ‏شود پيامبر خداصلى الله عليه وآله اين حكومت بيست و سه ساله كه ده سال آن را در مدينه با شدائد و مشكلات پشت سر گذاشته، تا اين درخت تنومند اسلام را بارور كرده و اكنون موقع بازدهى اين درخت است، رها كند و بگويد: من رفتم خداحافظ، شما را هم به خدا سپردم و شما هم هر كارى مى ‏خواهيد بكنيد!!
ما اگر سراغ غدير هم نرويم و به خرد و عقل خود مراجعه كنيم، انسان نمى ‏تواند باور كند كه پيامبرصلى الله عليه وآله مردم را بلا تكليف گذاشته است.

اهداف غدير

1 .تعيين سرنوشت مردم بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله‏
پيامبرصلى الله عليه وآله نور و هدايت است، و قرآن مجيد از ايشان تعبير به شمس و سراج منير مى ‏كند. آيا ممكن است مردم را در ابهام و شك و اضطراب و بلا تكليفى بگذارد و برود؟!!!
2 . تعيين تكليف رسالت كه تا روز قيامت بايستى ادامه پيدا كند.

3 .تعيين تكليف با مسئله ولايت، به معناى اكمال دين و اتمام نعمت.

4 . دستيابى به اسلام راستين.
حضرت صديقه طاهره ‏عليها السلام در خطبه فدكيه مى ‏فرمايند: «اسلام را دگرگون كردند» به اين معنا كه اسلام راستين را از منبع اسلام كه صاحب ولايت بود نگرفتند.

5 .اتحاد امت.
حضرت زهراعليها السلام مى ‏فرمايند: «وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلفُرقَةِ»(277): «خداوند امامت ما را قرار داد تا امت نظم پيدا كنند و از تفرقه و تشتت در امان باشند».
همچنين حضرت زهراعليها السلام در كلام ديگرى مى ‏فرمايند: «وَ اللَّهِ لَو تَرَكوا الحَقَّ عَلى‏ اَهلِهِ، وَ اتَّبَعوا عِترَةَ نَبِيِّهِ، لَمَا اختَلَفَ فِى اللَّهِ اثنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَن سَلَفٍ، وَ خَلَفٌ بَعدَ خَلَفٍ، حَتّى‏ يَقومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِن وُلدِ الحُسَينِ».(278) در اين حديث تصريح شده كه اگر حق به اهلش واگذار مى‏ شد، هرگز اين تشتت و اختلاف در امت اسلامى به وجود نمى ‏آمد.

موانع تحقق غدير

بايد بدانيم كه ائمه معصومين‏ عليهم السلام چه نكات و مطالب دقيقى را فرموده ‏اند؟ چه چيزى باعث شد كه اهداف غدير تحقق پيدا نكند؟
در فرازى از دعاى ندبه كه از معصوم‏ عليه السلام رسيده مى‏فرمايند: «اَحقاداً بَدرِيَّةً وَ خَيبَرِيَّةً وَ حُنَينِيَّةً وَ غَيرَهُنَّ»(279). مانع تحقق غدير حقد و كينه هايى بود كه در جنگ بدر و خيبر و حُنَين داشتند، و اينها بود كه نمى‏ گذاشت غدير تحقق پيدا كند.
حضرت زهراعليها السلام مى ‏فرمايد: «وَ اللَّهِ لَو تَرَكوا الحَقَّ عَلى اَهلِهِ، وَ اتَّبَعوا عِترَةَ نَبِيِّهِ، لَمَا اخْتَلَفَ فِى اللَّه اثْنانِ»(280)؛ و سپس در ذيل آن موانع تحقق اهداف غدير را بيان مى ‏فرمايند كه با صراحت كامل بيان نموده ‏اند: «الَم يَسمَعُوا اللَّهَ يَقولُ: «وَ رَبُّكَ يَخلُقُ ما يَشاءُ وَ يَختارُ ما كانَ لَهُمُ الخِيَرَةُ، بَل سَمِعوا».(281)
اينها شنيده و آگاه بودند. پس چه موانعى را به وجود آوردند كه اهداف غدير پياده نشد؟ مى‏ فرمايد: «وَ لكِن اَخَذوا بِآرائِهِم وَ اتَّبَعوا شَهَواتَهُم».
اينها رأى خودشان برايشان ملاك بود. متابعت از اميال و جاه‏ طلبى و قدرت و خود را مطرح كردن و علاقه به مقام بود. پس آنچه مانع تحقق اهداف غدير شد - با استناد به دعاى ندبه - حقد و كينه بود، آنجا كه مى‏فرمايد: «اَحقاداً بَدرِيَّةً وَ خَيبَرِيَّةً وَ حُنَينِيَّةً وَ غَيرَهُنَّ»، و با استناد به فرمايش حضرت صديقه طاهره ‏عليها السلام پيروى از شهوات بود.

منابع و مآخذ

1 . الكافى، محمد بن يعقوب كلينى، ناشر اسلاميه، تهران، چاپ دوم، 1362 ش.
2 . الانصاف فى النص على الأئمةعليهم السلام، سيد هاشم بحرانى، ترجمه سيد هاشم رسولى محلاتى، ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، چاپ دوم، 1378ش.

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر