غدیر
  • 03134490296
  • 09118000109
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سه شنبه, 01 اسفند 1396 13:18

احتجاج - با طلحه در جمل

1- حدّثنا رفاعة بن إياس الضبّي، عن أبيه، عن جدّه، قال:كنّا مع علي يوم الجمل، فبعث إلى طلحة بن عبيد اللَّه أن القني، فأتاه طلحة.فقال:نشدتُك اللَّه هل سمعتَ رسول اللَّه صلى الله عليه و آله يقول:

من كنتُ مولاه فعلي مولاه، اللّهم والِ من والاه، و عادِ من عاداه قال: نعم، قال: فلِمَ تُقاتِلُني قال: لم أذكر. قال: فانصرف طلحة.

ازرفاعة بن اياس ضبّى و او از پدرش و او از جدش نقل نموده كه: در جنگ جمل با على عليه السلام بوديم، آنحضرت فرستاد نزد طلحة بن عبيد اللّه و ملاقات با او را خواستار شد، در نتيجه طلحه به نزد آن‏ حضرت آمد، باو فرمود تو را بخدا سوگند ميدهم آيا از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله شنيدى كه مى‏فرمود:من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، طلحه گفت: آرى، فرمود: پس چرا با من مقاتله و نبرد ميكنى گفت:متذكر نبودم راوى گويد كه طلحه از خدمت آن جناب بازگشت نمود.

2- اين داستان را مسعودى درمروج الذهب روايت كرده و لفظ او اينست:
سپس هنگام بازگشت زبير، على عليه السلام بر طلحه بانگ زد و فرمود: اى ابامحمد (كنيه طلحه مي باشد) چه امرى تو را به ميدان نبرد با من برانگيخته گفت: خونخواهى عثمان، على عليه السلام فرمود: خداوند بكشد از ما و شما آنكه را كه بدين امر سزاوارتر است آيا نشنيدى كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود: اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. و تو اول كسى بودي كه با من بيعت كردى و سپس بيعت را شكستى! در حاليكه خداوند عز و جل فرماي: فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ‏.در اين هنگام طلحه گفت استغفر اللّه (طلب آمرزش ميكنم از خدا) و سپس برگشت.

الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، ج‏1، ص: 379
إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏3، ص: 268

موسسه فرهنگی هنری غدیرستان کوثر نبی صلی الله علیه و آله و سلم

 

غدیر,غدیرخم,غدیرشناسی

غدیر