دانلود پوستر در سایز A3 با فرمت zip
دانلود بنر در سایز 150 در 100cm با فرمت zip
مشاهده آرشیو هفته شمار
متن هفته شمار:
احتجاج در مسجد قبا
ابوبکر تنها با امیرالمؤمنینعلیه السلام رو در رو شد و به عنوان نیرنگی در توجیه غصب خلافت به آن حضرت گفت: پیامبرصلی الله علیه وآله در ایام الولایه در غدیر تو را صاحب اختیار ما قرار داد ولی خلیفه قرار نداد! حضرت فرمود: اگر پیامبرصلی الله علیه وآله را نشانت دهم و او به تو بگوید که من به این مقامی که غصب کردهای سزاوارترم، میپذیری؟ ابوبکر پذیرفت و پس از نماز مغرب با امیرالمؤمنین علیه السلام به مسجد قبا آمدند و پیامبرصلی الله علیه وآله را دیدند که در سمت قبله نشسته است.
پیامبر صلی الله علیه وآله خطاب به ابوبکر فرمود: ای ابوبکر، بر ضد ولایت علی اقدام کردهای و در جای او نشستهای که جای نبوت است و جز او کسی مستحق آن نیست، زیرا او وصی و خلیفه من است ...؟!
در این دفاع از غدیر که در واقع از سوی پیامبرصلی الله علیه وآله انجام گرفته و پای معجزه در میان است، مخاطب یک نفر، آن هم غاصب حق غدیر است.
اگر طرفدارانِ این یک نفر چشم خود را بازتر کنند و از مرز سقیفه عبور نمایند، پیامبرصلی الله علیه وآله را بر فراز منبر غدیر و در حال خطابهای خواهند دید که در آن خلافت و امامت و وصایت را در کلمه «مولی» به معنای «صاحب اختیاری» بیان میفرماید؛ و دیگر 1400 سال متحیرانه به جستجوی معنای «مولی» نمیپردازند و از کتابهای لغت هفتاد معنی برای آن پیدا نمیکنند!!
تبلیغ غدیر در سیره معصومین علیهم السلام 22
امیرالمومنین علی علیه السلام، فاتح جنگ خیبر
بريده نقل میکند که چون پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ خیبریان رفت و قلعه
قموص را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به ابوبکر دادند. ابوبکر
با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او باز گشتند.
روز بعد پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را به عمر داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده باز گشت.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اين پرچم را فردا به كسى خواهم داد كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش نيز او را دوست دارند و هرگز بر نمى گردد تا فتح و پيروزى نصيبش شود. ما آن شب را خوشحال از اين كه فردا روز پيروزى است، به صبح رسانديم. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نماز صبح را خواند و آن گاه پرچم را خواست و از جا بلند شد.
هر يك از ما كه نزد پيامبر خدا قرب و منزلتى داشت اميدوار بود كه آن مرد او باشد. حتى من به خاطر قـرب و منزلتى كه نزد پيامبر داشتم گـردن كشيدم و سرم را بالا گرفتم. اما پيامبر خدا على بن ابى طالب را صدا زد. على عليه السلام مبتلا به چشم درد بود. پيامبر خدا دستى بر چشم او كشيد و آن گاه
پرچم را به وى سپرد و فتح و پيروزى
نصيب او شد.
میزان الحکمه به نقل ازكنز العمّال